چکیده:
چکیده اوضاع نابسامان و آشفتة سیاسی قرن ششم باعث به وجود آمدن شکوائیههای زیادی در شعر فارسی شد. از میان انواع این شکوائیهها، شکوائیههای سیاسی، به دلیل حساسیت حکومتها نسبت به اینگونه شکایتها، از اهمیت خاصی برخوردارند. در این دوره شاعران زیادی چون انوری، خاقانی، نظامی، سنایی، عطار و... میزیستند که عدهای از آنها رفتارهای حاکمان و قدرتمندان وقت را برنتافته، لب به شکایت گشودند. شاعران این دوره از بیلیاقتی حاکمان وقت در مقایسه با پادشاهان گذشته، از ظلم و جور آنها نسبت به مردم و بیاعتناییشان نسبت به شعرا و از فجایع مهاجمان اشغالگر شکوهها کردهاند. در این دوره برخی از شاعران از بند و زندان نیز نالیدهاند. در این مقاله شکوائیههای سیاسی قرن ششم، با تمام عناصرتشکیلدهندۀ آن، مورد بررسی قرار گرفته است.
خلاصه ماشینی:
فریادهای سنایی از غزنه و شکوه های نظامی از آذربایجان ، هریک ، گواه گستردگی فساد و تزویر و ظلم و جور در آن روزگار است : ای مسلمانان خلایق حال دیگــر کرده اند از سر بیحرمتی معروف منـــکر کرده اند کار و جاه سروران شرع در پای اوفتــــاد زآنکه اهل فسق از هرگوشه سر برکرده اند پادشــــــاهان قوی بر دادخواهان ضعیف مرکز درگاه را سد سکنــــــــدر کرده اند ملک عمرو و زید را جمله به ترکان داده اند خون چشم بیوگان را نقش منظر کـرده اند (سنایی،بیتا: ١٤٨) از این دیومردم که دام و ددند نهان شو که هم صحبتان بدند پی گور کز دشتبانان گــم است ز نامردمیهای این مردم است گوزن گرازنده در مرغــــــــزار ز مردم گریزد سوی کوه و غار همان شیر کو جای در بیشه کرد ز بدعهدی مردم اندیشــه کرد (نظامی،١٣٨٠: ١٠٦) شرایط ویژة حاکم بر اوضاع سیاسی و اجتماعی دورة مورد بحث که به اجمال به آنها اشاره شد بازتاب گسترده ای در شعر شاعران گذاشته است و آنان را واداشته تا در اغلب موارد، بنیان کلام خود را بر ناله و شکایت و استغاثه و فریادخواهی استوار سازند.
در دورة مورد بحث ما، شاعران نامی و برجسته ای چون انوری، خاقانی، نظامی، سنایی، عطار و شاعران دیگری چون عمعق بخاری، عثمان مختاری، فلکی شروانی و مجیرالدین بیلقانی میزیسته اند، که هرکدام از آنها یا از اوضاع سیاسی و ظلم و بیعدالتی حاکمان روزگار خود شکایت کرده اند، یا به علت گرفتارشدن در بند و حبس و چشیدن طعم تلخ زندان ، تنها به سرودن حبسیه پرداخته و زندانی شدن خود را یا نتیجۀ ناسازگاری بخت و اقبال و بیمهری آسمان و ستارگان یا سعایت و دسیسۀ اطرافیان و حاسدان دانسته اند و با تضرع و زاری خواستار آزادی و رهایی از بند شده اند، بیآنکه تصویری از فضای زندان و شرایط سخت و طاقت فرسای آن ارائه دهند.