چکیده:
چکیده در محیط دربار سلطان مسعود غزنوی، بی اعتمادی عمیقی در لایه¬های مختلف حکومت وجود داشت که زمینۀ انواع توطئه¬ها و فتنه¬انگیزی¬ها را فراهم می¬آورد. ابوالفضل بیهقی به کمک ابزارهایی هم¬چون عنصر داستانی «گفتگو»، کوشیده است به نحوی زیرکانه و پوشیده آن واقعیت¬ها را آشکار سازد و آن¬ها را در بوته نقد قرار دهد. بیهقی با این انگیزه و هدف خاص از طریق گفتگو به توصیف دقیق شخصیت¬ها و روابط آنها پرداخته است. وی گاه از طریق بازگویی جملات اشخاص در لابه¬لای گفتگوهایشان، آنها را قابل¬اعتماد یا غیرقابل اعتماد معرفی کرده است. هم¬چنین گاه فضای بی¬اعتمادی را از طریق گزینش¬ها و پاره¬های برگزیدۀ خود از میان گفتگوی شخصیت¬ها منعکس کرده است. بیهقی معمولا انتقاد خود را در لفافه¬ای از گفتگوهای دیگران می¬پیچد و از طریق گفتگوی آن¬ها بسیاری از سیاست¬های اشتباه حکومت غزنویان و شخص مسعود را زیرکانه و غیر مستقیم برملا می¬کند.
خلاصه ماشینی:
به بیان دیگر، فرضیه اصلی این مقاله آن است که عنصر داستانی «گفتگو» در تاریخ بیهقی، نه تنها کارکرد خود را در روند داستان بلند غزنویان و تاریخ نویسی ابوالفضل بیهقی بر عهده دارد، بلکه ابزاری است که بیهقی به کمک آن به گونه ای غیرمستقیم و پوشیده به تشریح فضای غیر قابل اعتماد دستگاه حکومت سلطان مسعود میپردازد و نقش سلطان و دیگر درباریان را در پدید آمدن آن واقعیت ها آشکار میکند و با رعایت شأن و احترام پادشاه از آن ها انتقاد می کند.
عنصر داستانی گفتگو در تاریخ بیهقی مهم ترین نتیجۀ گفتگو این است که گاهی خواننده میتواند از طریق آن ، به عقاید و اندیشه های نویسنده پی ببرد؛ به عبارت دیگر، گفتگوهایی که نویسنده آن ها را برجسته میکند، ممکن است حرف خود نویسنده باشد که آن را از زبان شخصیت های داستان بیان میکند.
گاه فضای بیاعتمادی را از طریق گزینش ها و پاره های برگزیدة خود از میان گفتگوهای شخصیت ها منعکس میکند به دلیل آنکه گفتگوها در تاریخ بیهقی واقعی هستند، تکرار یکی دو جمله یا عبارت از زبان افراد با نفوذ حکومت مسعود، میتواند فضای دربار را نشان دهد؛ مثلا تکرار مفهوم «حرف شنوی مسعود» در میان گفتگوهای افراد مختلف دربار نشان میدهد که در این فضا، روابط تا چه اندازه تیره و ناسالم است و از طرفی مسعود تا چه حد در سال های آغازین حکومت تحت تأثیر اطرافیان خود قرار دارد و همین امر در تشدید فضای بیاعتمادی چقدر مؤثر واقع شده است .