چکیده:
تحولات سیاسی و اجتماعی ایران در دهه های 420 و 430 قمری، همزمان بود با ضعف آل بویه، رشد فعالیت های اسماعیلیه، ورود صحراگردان ترکمن و غز در شرق ایران و رویارویی آنان با غزنویان. خلیفه عباسی، القائم، در طی قدرت یافتن طغرل سلجوقی بر آن شد تا قدرت او و به تبع آن گروه های سلجوقی را به رسمیت بشناسد. بنابر نظریه امارت استیلاء که ماوردی طرح کرده است، اگر فردی با زور بر قلمرویی مسلط می شد، در صورت دارا بودن شرایطی می توانست تاییدیه خلیفه را نیز به دست آورد. اما رفتار سوء نیروهای سلجوقی در هنگام تسلط بر شهرهای اسلامی و همچنین عملکرد آنان در هنگام حضور در بغداد این تصور را نزد عامه مردم و همچنین خلیفه ایجاد کرده بود که طغرل فاقد حداقل شرایط لازم برای تفویض حکومت است. ماوردی راه حلی نیز برای این وضع ارائه کرده بودکه بر اساس آن در صورت عدم کفایت حاکم استیلاءیافته، خلیفه می توانست از جانب خود برای وی نایبی تعیین کند تا برخورداری نایب از شرایط لازم، جبران کننده کمبود این شرایط در نزد حاکم مستولی باشد. بدین ترتیب خلیفه با اعلام عمیدالملک کندری وزیر طغرل به عنوان نایب خویش سعی کرد تا تفویض حکومت به طغرل را توجیه کند. این مقاله بر آن است تا مبتنی بر روش پژوهش تاریخی و با کاربست نظریه استیلاء ماوردی به بررسی ماهیت قدرت گیری سلجوقیان در برابر آل بویه بپردازد
خلاصه ماشینی:
اما رفتار سوء نیروهای سلجوقی در هنگام تسلط بر شهرهای اسلامی و همچنین عملکرد آنان در هنگام حضور در بغداد این تصور را نزد عامۀ مردم و همچنین خلیفه ایجاد کرده بود که طغرل فاقد حداقل شرایط لازم برای تفویض حکومت است .
در جواب به سوال مذکور این فرضیه مطرح می گردد که از نظر خلافت عباســی سلجوقیان ، برخلاف آل بویه ، شرایط لازم برای تفویض حکومت از سوی خلافت را نداشتند، لذا خلیفه با استناد به نظریۀ ماوردی و تعیین نایبی برای طغرل ، رهبر سلجوقیان ، سعی کرد تا به توجیه تفویض حکومت به آنان بپردازد.
ابوالفرج عبدالرحمن بن علی بن محمد ابن جوزی ، المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم ، ج ٩، تحقیق محمد عبدالقادر عطا، مصطفی عبدالقادر عطاء (بیروت : دارالکتب العلمیه ، ١٩٩٢/١٤١٢)، ص ٢٨١؛ عزالدین علی ابن اثیر، تاریخ کامل بزرگ اسلام و ایران ، ج ١٦، ترجمه علی هاشمی حائری (تهران : موسسه مطبوعاتی علمی ، ١٣٦٨)، ص ١٦٣.
١٠ این بخش از نظریۀ ماوردی در عهد قدرت گیری سلجوقیان مورد توجه خلافت عباسی قرار گرفت و تلاش گردید تا با حکومت طغرل سلجوقی (٤٥٥ ـ ٤٢٩ ق ) تطبیق داده شود.
محمدبن علی بن سلیمان راوندی ، راحه الصدور و آیه السرور در تاریخ آل سلجوق ، تصحیح محمد اقبال (تهران : امیرکبیر، ١٣٦٤)، ص ١٠٣ ـ ١٠٢؛ ظهیرالدین نیشابوری ، سلجوقنامه ، به اهتمام اسماعیل افشار (تهران : کلالۀ خاور، ١٣٣٢)، ص ١٧.