چکیده:
در سلسله روایاتی که از پهلوانیهای رستم در دوران جوانیاش به دست ما رسیده است با دو روایت منظوم روبهرو میشویم که به «ببر بیان» و «داستان پتیاره» اشتهار دارند. موضوع این دو منظومه که تاکنون پیرایش و تصحیح نشدهاند، چنین است که رستم برای نبرد با اژدهای مخوفی به سرزمین هندوستان میرود و با تدبیری که میاندیشد آن اژدها را از بین میبرد. با وجود آنکه این دو منظومه از نظر مضمون مانند یکدیگرند، میان آن دو تفاوتهای چشمگیری دیده میشود. با بررسی بنمایههای اساطیری منظومه «ببر بیان» میتوان گفت این منظومه، در شمار آن دسته منظومههای حماسی است که روایتی کهن و اصیل دارند. با بررسی این مضامین اساطیری نیز درمییابیم روایت داستان «ببر بیان»، نسبت به روایت «داستان پتیاره» کهنتر و پیشینهدارتر است میتوان گفت درونمایهها و مضامین «داستان پتیاره» برگرفته از روایت «ببر بیان» است. در سلسله روایاتی که از پهلوانیهای رستم در دوران جوانیاش به دست ما رسیده است با دو روایت منظوم روبهرو میشویم که به «ببر بیان» و «داستان پتیاره» اشتهار دارند. موضوع این دو منظومه که تاکنون پیرایش و تصحیح نشدهاند، چنین است که رستم برای نبرد با اژدهای مخوفی به سرزمین هندوستان میرود و با تدبیری که میاندیشد آن اژدها را از بین میبرد. با وجود آنکه این دو منظومه از نظر مضمون مانند یکدیگرند، میان آن دو تفاوتهای چشمگیری دیده میشود.با بررسی بنمایههای اساطیری منظومة «ببر بیان» میتوان گفت این منظومه، در شمار آن دسته منظومههای حماسی است که روایتی کهن و اصیل دارند. با بررسی این مضامین اساطیری نیز درمییابیم روایت داستان «ببر بیان»، نسبت به روایت «داستان پتیاره» کهنتر و پیشینهدارتر است میتوان گفت درونمایهها و مضامین «داستان پتیاره» برگرفته از روایت «ببر بیان» است.
In a chain of narratives about the heroic actions of Rustam in his youth to which we have access، we are facing with two versed narratives known as “Babr-e Bayan” and “story of the shrew”. The subject of these two narratives which have not been corrected yet is that Rustam goes to Hindustan for fighting a scaring dragon and kills it by the trick he devises. Though the two narratives are similar regarding the theme، there are notable differences between them. Investigating the mythical motifs of “Babr-e Bayan”، it can be said that it is amongst the epic versed works which enjoy an authentic and ancient narrative. Moreover، the exploration of such motifs shows that this story is older than “story of the shrew”. In other words، the themes and motifs of the latter have been taken from the narrative of the former.
خلاصه ماشینی:
در هیچ یک از منابع تاریخی کهن و متاخر و نیز در منظومههای حماسی(1)، به این منظومه که به تقلید از شاهنامة فردوسی سروده شده اشارهای نشده است؛ با این حال در برخی طومارهای نقالی و نیز در شماری از روایتهای شفاهی- مردمی شاهنامه، روایتهای گوناگونی از آن دیده میشود.
تاکنون مقالات بسیاری درباره ببر بیان، جامه معروف رستم به رشتة تحریر در آمده است اما دربارة منظومههای ببر بیان و داستان پتیاره به دلیل آن که تاکنون انتشار نیافتهاند، به استثنای یک مقاله از جلال خالقیمطلق با عنوان «ببر بیان»، تاکنون مقالة دیگری نوشته نشده است.
خالقیمطلق در مقالة خود به این نتیجه میرسد که ببر بیان نام اژدهایی بوده که پوست زخمناپذیری داشته است و رستم پس از کشتن آن اژدها، برای خود خفتانی از پوست آن جانور میسازد.
زال در برابر خواستة شاه ایران سر تعظیم فرو میآورد اما رستم که در آن هنگام چهارده سال داشت، با شنیدن این سخنان از جا برمیخیزد و از منوچهرشاه درخواست میکند کشتن آن جانور را بدو سپارد زیرا پدرش پیر و ناتوان شده است.
در شاهنامه و متون حماسی دیگر بارها به نیایشهای رستم به درگاه ایزد منان اشاره شده است اما در داستان ببر بیان به این نکته اشارهای نمیشود.
7- منظومههای ببر بیان و داستان پتیاره به همراه پنج منظومه حماسی دیگر، به دست نگارنده پیرایش و تصحیح شده است و در آیندهای نزدیک به همت مرکز پژوهشی میراث مکتوب انتشار مییابد.