چکیده:
نقش توسعه مالی بر اقتصاد و متغیرهای اقتصادی غیر قابل انکار میباشد. توسعه زیر ساخت های مالی همواره به عنوان ابزاری کارآمد در جهت افزایش رشد اقتصادی، کاهش فقر و توزیع عادلنه درآمد در جوامع مدنظر بوده و در این راستا هدف از این تحقیق بررسی اثرات توسعه مالی بر فقر، در کشورهای عضو اکو بر پایه مدلهای دادههای پانل طی دوره زمانی ٢٠٠٢ تا ٢٠٣٣ می باشد. نتایج مدلهای مختلف تخمین زده شده، نشان میدهد در مدل اول توسعه مالی بر سرمایه - گذاری خانوارهای کشورهای مورد مطالعه تاثیر منفی دارد. نتایج مدل دوم نشان میدهد، اعتبارات تخصیصی به بخش خصوصی به عنوان نمادی از توسعه مالی در نظر گرفته شده است بر وضعیت شاخص توسعه انسانی اثر معکوس دارد. در مدل سوم میزان سرمایهگذاری خانوارها و افزایش میزان باسوادی در خانوارها یا شاخص فقر در کشورها اثر مستقیم دارد. در مدل چهارم نتایج حاکی از آن است که شاخص ارزش افزوده صنایع به تولید سرانه برای کشورهای فوق مثبت است و شاخص بخش تجارت خارجی )مجموع صادرات و واردات( بر تولید سرانه منفی است. به عبارتی کشورهای هشتگانه افغانستان، ازبکستان، ترکمنستان و سایر در مرحله اولیه توسعه و یا بازسازی اقتصاد داخلی هستند که مشارکت دولت در آن بیشتر میباشد.
خلاصه ماشینی:
توسعه زير ساخت هاي مالي همواره به عنوان ابزاري کارآمد در جهت افزايش رشد اقتصادي، کاهش فقر و توزيع عادلنه درآمد در جوامع مدنظر بوده و در اين راستا هدف از اين تحقيق بررسي اثرات توسعه مالي بر فقر، در کشورهاي عضو اکو بر پايه مدلهاي دادههاي پانل طي دوره زماني ٢٠٠٢ تا ٢٠٣٣ مي باشد.
سئوال اساسي که مطرح ميباشد اين است که آيا توسعه مالي باعث کاهش فقر و توزيع عادلنه درآمد در کشورهاي عضو اکو گرديده است؟ ٢- مطالعات انجام شده مطالعات زيادي در زمينه ارتباط بين توسعه مالي بر فقر و نابرابري انجام گرفته است که در زير به برخي از آنها اشاره ميشود: کاناواير و روجا٣)٢٠٠٣( در مطالعهاي تحت عنوان توسعه مالي و توزيع درآمد در آمريکاي لتين و کارائيب با استفاده از روش حداقل مربعات معمولي )OLS( و تکنيک )GMM( به بررسي توسعه مالي و توزيع درآمد پرداختهاند، نتايج تحقيق نشان ميدهد که نه تنها توسعه مالي سبب رشد اقتصادي ميشود بلکه باعث افزايش توزيع درآمدي نيز ميگردد و درآمد تمام قسم - هاي درآمدي به خصوص قسم فقير را افزايش ميدهد.
در اين راستا به منظور آزمون فرضيه در نظر گرفته شده در پژوهش، دو مدل که يکي بيانگر رابطه خطي بين توسعه مالي و نابرابري توزيع درآمد و ديگري نشان دهنده رابطه U وارونه بين اين دو متغير است با استفاده از دادههاي تابلويي طي دوره زماني 1 -Dhrifi 2 -Salah Uddin & Shahbaz & Arouri &Teulon ٢٠٠٢ -٣٣٣٤ و علوه بر آن با استفاده از مدل ضرايب تصادفي براي بررسي مدل خطي در نظر گرفته است.