چکیده:
ضرورت توجه به تولید اندیشه و فکر و آسیبشناسی و چاره اندیشی در باب مشکلات پیش روی آن، از مباحث مهم
در بستر توسعه جوامع است.
در وضعیت کنونی جهانی؛ که پیشرفت سریع علمی و تکنولوژیکی از یک سو و پیدایش مکاتب فکری متعدد و
رشد آن مکتبها از سوی دیگر از ویژگیهای بارز آن میباشد، ضرورت برخورداری از بنیان فکری و اندیشهای محکم و
در عین حال بالنده، بیش از پیش بدیهی است و این امر پدیدار نمیگردد، مگر اینکه فضای نقد و تولید علم و اندیشه،
فضایی سالم و آماده باشد.
حرکت فکری که در عین تناسب با زمان و توجه به نیازها و مشکلات معرفتی عصر، بتواند زیر بنایی محکم برای
ادامه راهی باشد که معماران و متفکرین انقلاب اسلامی در نظر داشتهاند. این نوع نگرش در سایه ارائه نمونهای عملی
که بر پایه بنیادی نو اندیشه و تفکری زنده و پویا و در عین حال مبتنی بر ارزشهای انسانی و اخلاقی آشکار خواهد شد.
نوشتار حاضر نگاهی است اجمالی به ضرورت تحول علمی در جامعه، امکانات و راهکارهای کارآمدی این
تحول؛ و نیز بررسی آسیبهایی که میتواند تحقق جنبش نرمافزاری را تحت سیطره خود در آورد.
خلاصه ماشینی:
"با این نگرش، در جواب این پرسش مهم که تحقق جنبش نرمافزاری نیازمند چه امکانات، تسهیلات و شرایطی است، و چگونه میتوان این امکانات و شرایط را بوجود آورد؛ به برخی راهکارها اشاره میشود: الف) شرط تحقق جنبش نرمافزاری، باور و یقین به این امر است؛ یعنی تا جامعهای افقهای فراتر از حرکتهای جاری را نبیند، نمیتواند تحقق چنین جنبشی را انتظار داشته باشد.
ج) به هر حال از شرایط مهم پیدایش و به ثمر رسیدن جنبش نرمافزاری، به موازات ضرورت آزادیهای مورد نیاز، پذیرش نقش انتقادپذیری در این عرصه است؛ چرا که همیشه آزادی در کنار پیامدهای مثبتش، به دلیل سوءاستفاده برخی افراد، آثار منفی را نیز در پی خواهد داشت.
گذشته از نیروهای انسانی مورد نیاز، لازم است که بودجهها و هزینههای چنین جنبشی نیز در نظر گرفته شود و از این روست که مطالعه تاریخ نشانگر آن است که تحولات نرمافزاری، هنگامی به جنبش نرمافزاری و نهایتا تمدن سازی منجر خواهد گشت که همراه با برنامهریزی متناسب و متکی به عزم و پشتیبانی همه جانبه صورت پذیرد.
(8) نتیجهگیری: از آنجا که جنبش نرمافزاری پدیده یا رویدادی دفعی نیست و جریانی پیوسته و مستمر است، حلقه آن از محور اساسی نخبگان، دانش پژوهان و زمامداران جامعه تشکیل میشود که نقش هر کدام در این جنبش متفاوت است؛ نخبگان باید با آگاهی از علوم نوین و بازپروری آن متناسب با آموزههای فرهنگی و نوآوریهای علمی، افق جدیدی را در عرصه علمی و فرهنگی بگشانید و بستر علمی مناسبی را برای رشد و بلوغ این جریان مهیا سازند."