چکیده:
این مقاله به جایگاه خلیفهاللهی انسان از دیدگاه ابنعربی پرداخته و به شش شان و مقام مهم خلیفهالله اشاره کرده است:1. خلیفهالله، تدبیرکنندة امور مردم و هدایتگر آنها به کمال مطلوب در بعد تکوینی به جهت بهرهمندی از اسماء الهی است؛2. خلیفهالله، در بیان احکام شریعت معصوم و مرجع علمی است؛3. خلیفهالله، حاکم و پیشوای اجتماعی است که اطاعتاش بر همگان واجب است؛4. مقام خلیفهالله، موهبتی الهی و ویژه است؛5. مقام خلیفهاللهی با نصّ از سوی خداوند برقرار میشود؛6. معرفت و شناخت خلیفهالله بر تمام مردم واجب است.در ادامة این نوشتار به وجود و تطبیق این شش ویژگی بر امامان دوازدهگانة شیعه پرداخته شده است؛ کسانی که نه تنها خلیفهالرسول، که خلیفهاللهاند.دیگر اینکه، ابنعربی امام مهدی، فرزند امام عسکری( را از نمونههای خلیفهالله برمیشمرد که با باور شیعیان بر امامت حضرت هماهنگی دارد؛ بنابراین از مهمترین نقطههای نزدیکی عرفان ابنعربی به تشیع بحث خلیفهالله است.
خلاصه ماشینی:
اما چنانکه گذشت، خلافت از سوی حق، بیمعنا است مگر اینکه خلیفه، ویژگیهای مستخلف عنه را داشته باشد؛ بنابراین خلیفهالله باید دربردارندة تمام اسماء و صفات الهی بوده و در حقیقت، انسان کامل باشد، چرا که انسان کامل از نظر مظهریت اسم جامعالله، بر صورت حق درآمده و دارندة تمام اسماء و صفات حق شده است،<EndNote No="54" Text=" همان، ص263 و ج2، ص67 و573؛ همو، فصوصالحکم، با تعلیقات عفیفی، فص آدمی، ص50.
اما با دقت در جملهها، فهمیده میشود که نبوت در مقام خلافت الهی، خصوصیتی ندارد و نظر ابنعربی این نیست که این مقام، تنها ویژة پیامبران است، بلکه نبوت، در این جملهها، به چهار دلیل، برای اشاره به برگزیده بودن آن شخص از سوی خدا است: اول اینکه، موضوع بحث در این جملهها، این است که چگونه رسول و نبی به مقام خلیفهاللهی میرسند، به سخن دیگر، بحث دربارة نبی و رسولی است که قرار است خلیفهالله هم بشود، از اینرو فرمود: اگر برای تدبیر خلق به رسول و نبی، حق شمشیر و امضاء کارهایش داده شد، خلیفهالله است و این رسول با سلطنت اسماء الهی و حکومت بر مردم به همراه نبوتاش جلوه میکند، یعنی نبی و حاکم است، نه اینکه تنها حاکم است بدون نبوت؛ و منظور از نبوت، همان مقام برگزیده بودن پیش خداوند است و نبوت، خود خصوصیتی ندارد، چنانکه در پایان جملهها به این ملاک و معیار اصلی برای خلیفهالله بودن تصریح میکند: «خلیفهالله، تنها کسی است که خداوند او را برای خلافت برگزیده باشد نه مردم».
اختصاصی و موهبتی بودن مقام خلیفهالله آنگونه که در بحث مرجعیت علمی خلیفهالله گذشت، ابنعربی تصریح میکند که پس از رسول اکرم(، در هر زمان در میان امتاش، خلیفهاللهی که خلیفهالرسول نیز هست، وجود دارد و احکام الهی را از خدا و همان کانونی میگیرد که رسولالله( گرفته است و این مقام، اختصاص الهی و موهبت ویژة او بوده و به دستآوردنی نیست.