چکیده:
مقاله حاضر به بررسی دو مفهوم سرمایه فرهنگی و اقتصاد فرهنگ و رابطه میان آن دو در حوزه علوم اجتماعی میپردازد. در تشریح این دو مفهوم ، از نظریه های پییر بوردیو و دیوید تراسبی استفاده شده است . در بخش نظریات بوردیو، مفاهیمی چون منش ، میدان ، سرمایه (در قالب نظریه های عمل اجتماعی و سرمایه فرهنگی)، و در بخش نظریات تراسبی سه مفهوم ارزش ها، کالاها و صنایع فرهنگی (در قالب نظریه اقتصاد فرهنگ ) مطرح شده اند. همچنین این مقاله ضمن بررسی مقولات مذکور، به رابطه دیالکتیکی میان آنها نیز میپردازد؛ به طوری که مفهوم ذائقه در نظریات بوردیو به عنوان نقطه عطفی میباشد که در مناسبات اقتصادی (تولید و مصرف ) محصولات فرهنگی و هنری نیز اثرگذار میباشد و سرانجام میتواند در ارتقا سرمایه فرهنگی کنش گران اجتماعی و کسب سرمایه اقتصادی آنان در میدان تولیدات فرهنگی نقشی فعال داشته باشد.
خلاصه ماشینی:
در بخش نظریات بوردیو، مفاهیمی چون منش ، میدان ، سرمایه (در قالب نظریه های عمل اجتماعی و سرمایه فرهنگی)، و در بخش نظریات تراسبی سه مفهوم ارزش ها، کالاها و صنایع فرهنگی (در قالب نظریه اقتصاد فرهنگ ) مطرح شده اند.
همچنین این مقاله ضمن بررسی مقولات مذکور، به رابطه دیالکتیکی میان آنها نیز میپردازد؛ به طوری که مفهوم ذائقه در نظریات بوردیو به عنوان نقطه عطفی میباشد که در مناسبات اقتصادی (تولید و مصرف ) محصولات فرهنگی و هنری نیز اثرگذار میباشد و سرانجام میتواند در ارتقا سرمایه فرهنگی کنش گران اجتماعی و کسب سرمایه اقتصادی آنان در میدان تولیدات فرهنگی نقشی فعال داشته باشد.
. در مجموع از دیدگاه نگارندگان این مقاله ، اقتصاد فرهنگ عبارت است از مطالعه تولید، توزیع و مصرف محصولات (کالاها و خدمات ) فرهنگی و هنری در سه حوزه تولیدات فرهنگی و هنری (نظام عرضه )، بازار (میدان تعاملات اقتصاد و فرهنگ ) و کنشگران اجتماعی (نظام تقاضا) و از جمله موضوعات آن میتوان به صنایع فرهنگی و هنری، ارزش و ارزش گذاری محصولات فرهنگی و هنری و ...
شکل شماره (١)- چرخه پیوند میان سرمایه فرهنگی و اقتصاد فرهنگ انگیزه و تقاضا برای شکل گیری ارزش های محصولات فرهنگی فرهنگی و ترجیحات سلیقه (ذائقه ) و و هنری زیباییشناختی سرمایه فرهنگی تولید و عرضه محصولات و ایجاد بازار آثار و مصرف و نحوه صنایع فرهنگی و هنری کالاهای فرهنگی مصرف محصولات و هنری (میدان فرهنگی و هنری تولیدات فرهنگی) (منبع : نویسندگان ) فرجام از مجموعه مباحث ارائه شده در این مقاله چنین بر میآید که دو نظریه سرمایه فرهنگی پییر بوردیو و اقتصاد فرهنگ دیوید تراسبی دارای اشتراکات زیادی بوده و روابط نزدیک و پیچیده ای با یکدیگر دارند.