چکیده:
یکی از نظریههای مهم اعجاز قرآن، «اعجاز تأثیری» است که نخستین بار از سوی خطابی ارائه شد و پایه گرایش و استناد بسیاری از دانشمندان پس از وی گردید. این نظریه آنطور که باید مورد توجه قرار نگرفته، در منابع مختلف با عناوینی مختلف حضور یافته است که از جمله آنها میتوان به اعجاز نفسانی، اعجاز وجدانی، جذبات روحی، روعه قرآنی و ... اشاره کرد. بر اساس این نظریه، جذبههای قرآنی ماهیتی فرابشری و نشانههایی ویژه خود دارند با تأثیرهای شناختهشده در جهان مادی متفاوت است. خطابی با اشاره به برخی مستندات و نشانههای اعجاز تأثیری، خاستگاه و فرایند آن را ابهامآلود رها کرده است. این مقال بر آن است که به بررسی و تحلیل سخنان وی پرداخته، بحث را با پالایشی مناسب و البته به فراخور مجال اندک، ارائه کند.
One of the most important theories about Qur’an miracle is “Effective Miracle” that was propounded، first of all، by khattabi - of Sunni great author of “Bayan I’jaz al-Qur’an” and commentator of “Sahih al- Bukhari” and “Sunan Abu Dawud” with available resources، and many scholars follow him. According to this theory، Qur’anic attractions have beyond the nature of human and its own special signs، and also، it is different from known attractions in material world. Khattabi has left its origin and process ambiguously by referring to some documentations and signs of “Effective Miracle”. In this article، we try to consider and analyze his remarks، and present it، by proper refinement،
خلاصه ماشینی:
"3. بسیاری از دانشمندان به بیانهای مختلف از وجود خارجی و حقیقی جذبههای ویژه قرآنی سخن به میان آوردهاند 1 لیکن در مرحله اثبات پژوهش قابل توجهی دیده خطابی (388 ق) در ثلاث رسائل فی الاعجاز (بیان اعجاز القرآن)، ص70- 71/ ثعلبی نیشابوری (427ق) در الکشف و البیان (تفسیر الثعلبی)، ، ج 8، ص230- 231، ذیل آیه 23 سوره زمر/ قاضی عیاض اندلسی (544 ق) در الشفا بتعریف حقوق المصطفی، ج1، ص230- 231/ قطب الدین راوندی (573ق) در الخرائج و الجرائح، ج3، ص1005/ ابو بکر بیهقی در دلائل النبوة، ص63/ جلال الدین سیوطی (911 ق) در معترک الاقران فی اعجاز القرآن، ج 1، ص242- 244/ هبۀ الدین شهرستانی در تنزیه التنزیل, ص126/ سید قطب در التصویر الفنی فی القرآن، ص17- 19/ منیب الطحان در الإعجاز فی القرآن طریق إلی الإیمان، ص26/ محمد جمیل حمود در الفوائد البهیة فی شرح عقائد الامامیة، ج1، ص521/ زرقانی در مناهل العرفان فی علوم القرآن، ج 2، ص301- 303/ ابنعاشور در التحریر و التنویر، ج 24، ص69/ عبد الکریم خطیب در الاعجاز فی الدراسات السابقین،ج 2, ص203- 205/ محمد غزالی در نظرات فی القرآن الکریم, ص107/ ابوزید در التناسب البیانی فی القرآن، ص242/ منیر سلطان در اعجاز القرآن بین المعتزلة و الاشاعره، ص115 و ...
البته اگر ضعف سندی روایات ملاحظه شود، به مقتضای ظاهر این آیه که به نظر میرسد با چنین تأثیرهایی همراه نباشد (زیرا «ثم تلین جلودهم و قلوبهم إلی ذکر الله» به وجود آگاهی عمیق در دل چنین تأثیر یافتگانی دلالت دارد که در تأثیرهای افراطی نفی شده است) میتوان به این نتیجه رسید که هرچند نفی هر گونه افراطی در این خصوص را نمیتوان شیطانی دانست، لیکن در مورد بیشتر مدعیان میتوان به غیرحقبودن حکم کرد و یا به تعبیر دیگر، در اطمینان به حالات افراد، در موارد افراطی بدبینانه عمل میشود، مگر آن که قرائنی دال بر صحت یافت شود."