چکیده:
اصــول دین که امروزه با پنج مولفه توحید، عدل ، نبوت ، امامت و معاد شــناخته میشـود از اصطلاحاتی است که کاربردهای متفاوتی دارد و به حسب همین کاربردهای متفاوت ، معیارها و جهات مختلفی نیز پیدا میکند. از کاربردهای اصـول دین میتوان به اصـول عقاید، علم کلام ، اصـول اعتقادیــــ عملی و منابع معرفت دین اشـاره کرد. مقاله حاضر سعی نموده با نشان دادن این تفاوت ها بیان کند که اصول دین در اندیشه شیعی با معیار فقهی و کلامی و همچنین با آثار فقهی و کلامی که معتقدات دینی دارند، معیار اصل قرار گرفتن واقع میشود. نمود این واکاوی در مسئله امامت جلوه میکند که سبب شـده است امامت در اندیشه شیعی یک اصل دینی، معرفتی، اعتقادی، اسلامی، ایمانی، شــیعی، عقلی، نقلی، کلامی و فقهی باشــد. همچنین در این واکاوی روشــن شــده که تفکیک بین اصول دین و مذهب ثمره کلامی نداشته و ثمره آن فقهی است .
خلاصه ماشینی:
معیار شناسی اصل بودن امامت در واکاوی معیاری اصول دین امداد توران (نویسنده مسئول ) داود شیخی زازرانی چکیده اصــول دین که امروزه با پنج مولفۀ توحید، عدل ، نبوت ، امامت و معاد شــناخته میشـود از اصطلاحاتی است که کاربردهای متفاوتی دارد و به حسب همین کاربردهای متفاوت ، معیارها و جهات مختلفی نیز پیدا میکند.
مسئله امامت که از مهمترین مباحث در اندیشه شیعی است به عنوان اصلی از اصول / دین در نظر گرفته شـده اسـت و مسلما اعتقادی بودن و انتصابی بودن امامت در اندیشه شـیعی معیاری است که بر آن اتفاق نظر وجود دارد، همان گونه که اندیشه مقابل ، مسئله امامت را یک بحث فقهی(عملی) و انتخابی میداند؛ اما ســئوال اینجاســت که معیار این اصـل قرار گرفتن چیست که چنین نتیجه ای را به همراه دارد؟ به عبارت دیگر، اصل قرار گرفتن امامت به عنوان اصول دین بر چه اساس بوده است و آیا میتوان به غیر از این دو مورد، معیارهای دیگری را نیز پیدا کرد.
(نراقی، ١٣٨٠: ٦) در این که آیا امامت دلیل عقلی مستقلی دارد یا ندارد گفته شده است : ادله عقلی مســتقل برای ضــرورت اعتقاد به امامت وجود ندارد، چرا که عقل بدون استعانت از شرع ، تصوری از ختم نبوت ندارد تا برای استمرار خط نبوت ، اعتقـاد بـه امامت را لازم بداند البته از راه غیر مســـتقلات عقلی و با گرفتن مقدمات لازم از شـــرع ، عقل به لزوم اعتقاد به امامت حکم میکند؛(اعرافی، ١٣٨٨، ج ٢: ٢٢٢) با توجه به این سخن ، امامت بما هو امامت یک اصل نقلی اسـت که فقط باید از طریق نقل اثبات شود که بعد از نبی، باید امام باشد، اما اگر امامت بما هو امتداد نبوت در نظر گرفته شـــود امامت یک اصـــل عقلی اســت ، چون شــیعه امامت را در امتداد مســئله نبوت میداند.