چکیده:
روایات فراوانی در کتب اهل سنت وجود دارد که تا زمان ظهور وهابیت مورد اتفاق بود و هیچ اشکالی به آنها وارد نمیشد. با ظهور تفکر وهابیت و مخالفت بسیاری از روایات با اعتقادات آنها، در سند و دلالت این دسته از روایات خدشه، و آنها را رد کردند. یکی از این روایات، که با اعتقادات این تفکر در تضاد است، روایت التجاء ابو ایوب انصاری، صحابی بزرگ پیامبر، به قبر ایشان است. این روایت از چند حیث با اعتقادات وهابیت ناسازگار است و لذا آنها بر آن اشکال کردهاند. در این نوشتار به بررسی شبهات سندی و دلالی وهابیان بر این روایت میپردازیم.
خلاصه ماشینی:
متن روایت در مسند احمد بن حنبل آمده است: حدثنا عبد الملک بن عمرو حدثنا کثیر بن زید عن داوود بن أبی صالح قال أقبل مروان یوما فوجد رجلا واضعا وجهه علی القبر فقال أتدری ما تصنع فأقبل علیه فإذا هو أبو أیوب فقال نعم جئت رسول الله( ولم آت الحجر سمعت رسول الله( لا تبکوا علی الدین إذا ولیه أهله ولکن ابکوا علیه إذا ولیه غیر أهله؛ 2 از داوود بن أبی صالح نقل شده است که روزی مروان دید که شخصی صورتش را بر قبر پیامبر( گذاشته است؛ پس گفت: آیا میدانی چه کاری را انجام میدهی؟ نزدیک آمد و دید که آن شخص أبو أیوب انصاری است.
زیرا حاکم و ذهبی در مستدرک ج4، ص515، این روایت را صحیحالسند دانستهاند، با اینکه معلوم است اینهایی که روایت را تضعیف کردند خودشان در جاهای دیگر کثیر بن زید را توثیق کردهاند و معنای این کار این است که اینها بر طبق هوای نفسشان و به نفع مذهبشان توثیق و تضعیف میکنند و این کار در حد ذاتش خیانت علمی است، اما چرا این روایت را تضعیف کردند؟ میگویند در این روایت دلیلی برای قائلان به جواز تمسح به قبور است و این سقوط علمی برای آنها محسوب میشود و آیا ابو ایوب انصاری خودش را به قبر پیامبر( میکشید؟ اینها از هر روایتی حاکم نیشابوری، مستدرک (با تلخیص ذهبی)، ج۴، ص۵۶۰، ح8571.
5 همانطور که گذشت، حمزه الزین در تحقیق مسند احمد درباره کثیر بن زید گفته است: ابن سعد، طبقات، ج5، ص461؛ محمد ابن اسماعیل بخاری، تاریخ الکبیر، ج7، ص216 ترجمه 943؛ أبو محمد ابن أبی حاتم رازی، الجرح والتعدیل، ج7، ص150، ترجمه 841؛ ابن حبان، الثقات، ج7، ص354؛ ابن عدی، الکامل، ج7، ص204؛ محمد بن أحمد ذهبی، میزان الاعتدال، ج3، ص404؛ ابن حجر عسقلانی، تهذیب التهذیب، ج8، ص413– 415.