چکیده:
قرآن،«تبیان کل شئ» است، ازاینرو، بیان هیچ نکتهای را درباره حیات انسان، فروگذار نکرده است(تاریخچه)؛ اما شاخصهای توسعه سیاسی بهمثابه دال مرکزی حیات طیبه قرآنی همچنان مبهم باقی مانده است (مسئله). موضوعی که تاکنون در چهارچوب یک مدل مفهومی به دقت بررسی نشده است (پیشینه). توجه به این مسئله، پرسش پژوهش حاضر، دربارة مختصات توسعه سیاسی در قرآن را درپی دارد.(سؤال). پاسخ احتمالی به این پرسش، مبتنی است بر موضوعیتیافتن توسعه سیاسی قرآنی در شبکهای مفهومی که در آن نشانههای رحمانی توسعه سیاسی در ترابط و تعامل پیرامون محور رشد و کمال انسان مقوم و مفصلبندی میشوند (فرضیه)، کشف شبکهای که انسان و جامعه انسانی از مضایق و محدودیتهای حیات نفسانی در پرتو سیاستی الهی به نوعی از حیات به نام حیات طیبه وارد شوند، مقصد این مقاله است (هدف). روش این تحقیق، از نوع کیفی و بهصورت تحلیلی تبیینی است (روش). یافتههای پژوهش نیز نشان میدهد که مؤلفههای توسعه سیاسی از منظر قرآن ذیل دال مرکزی حیات طیبه قرار گرفته، و بر عقلانیت، مشروعیت، مشارکت سیاسی، مشورت و مفاهمه، نظارت بر قدرت و مهرورزی مشتمل میباشد (یافته).
The Quran "explains everything clearly"، therefore، it has not ignored any point about human's life (History)، but criteria of political development as the nodal points of Quranic pure life (Hayat al-Tayyibah) have still remained vague (Problem). An issue which has not been investigated carefully as a conceptual model (Background). Considering this issue entails the question of this research about the features of political development in the Quran (Question). The possible answer to this question is based on the Quranic political development in the conceptual network in which divine signs of political development are articulated in the interconnections and interactions about the center of human promotion and perfection (Hypothesis)، discovering a network through which human and human community can enter a life called pure life by getting rid of the straits and limitations of worldly life in the light of a divine policy is the aim of this article (Objective). The research method was qualitative in analytical-explanatory form (Methodology). Findings also show that components of political development from the viewpoint of the Quran are below the nodal point of pure life and include rationality، legitimacy، political participation، consultation and communication، supervision on power and affection (Finding).
خلاصه ماشینی:
"عقل در قرآن کریم، به معنای ابزار تشخیص حق و راه درست است که اگر انسان بدان ملتزم شود، نجات مییابد (ملک:10)، از سوی دیگر، نظریهپرداز، برای سازگارنمودن انسان با محیط اجتماعیاش، اصول و مبادی عقلی وضع میکند و با تغییر محیط و پیدایش شرایط جدید، اصول دیگری متناسب با شرایط جدید تعیین میکند؛ ازاینرو قرآن، جمود و تصلب انعطافناپذیر به منصوصات تاریخمند را نمیپذیرد (مطهری، 1352: 31)؛ خاصه اینکه در نگرش شیعی، عقل، از منابع اجتهاد محسوب میشود.
ابتنا معرفت بر گمان و ترتیباثردادن به امور غیرعلمی، از مصادیق این نوع آسیب است (طبرسی، 1372،ج 9: 269) در قرآن، انسداد باب حقیقت از گذر حجیت ظن با قید اصالت کثیر بهشدت تقبیح میشود (گنابادی، 1408،ج 4: 103) قرآن با پیروی نابخردانه و تسلیم در برابر بزرگان، سنتها، عقاید و فرهنگ جاهلی مبارزه میکند و با ناپسند خواندن تصلب منجمد به هر آنچه آبا و اجداد رشدنیافته انجام دادهاند، انسانها را به سنجش امور با معیار عقل دعوت میکند (مکارم شیرازی، 1374، ج1: 575) همچنین از انسان میخواهد خواهشهای ناروا را از خود دور کند تا در اندیشیدن و خردورزی به اشتباه نرود (مکارم شیرازی، 1374،ج 32: 516).
به باور نگارنده اگر مراد از توسعه سیاسی، ابتنا بنیانهای حکومت بر عقلانیت، استحصال حداکثر رضایت شهروندان، اهتدای جامعه به مطلوب، تلطیف قدرت و تحقق مشارکت و نظارت مردم بر سیاست است، پیش از این و در افقی برتر، مختصات سیاستی مطهر و متعالی در قرآن شناسانده شده است."