چکیده:
جمعیت و تحولات آن، محور همة سیاستگذاریهای کلان است و غفلت از آن، پیامدی جز نابسامانی در ساحتهای مختلف جامعه نخواهد داشت. این تحولات متأثر از عوامل گوناگونی هستند که هر کدام فراز و نشیبهایی را برای جمعیت تولید میکنند. در این میان نقش فرهنگ و ساختارهای فرهنگی از اهمیت بالایی برخوردار است. در این پژوهش کوشیدهایم تا با روش اسنادی و کتابخانهای به تبیین نقش فرهنگ در فرایندهای سهگانة باروری، مرگومیر و مهاجرت بپردازیم. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که عناصر فرهنگی چون سطح سواد و تحصیلات، دین و مذهب، تغییرات هویتی و نگرشی، ایدة ترجیح جنسی و ارزشمندی فرزندداری در باروری تأثیر دارند. از سوی دیگر مرگومیر نیز به نوعی متأثر از ابعاد فرهنگی چون سطح تحصیلات، میزان اطلاعات، سطح دینداری، الگوی تربیت، سبک زندگی و خردهفرهنگهای قومیتی و نژادی والدین است. این پژوهش همچنین بر نقش دین و دگرگونیهای بینشی و ارزشی در فرایند مهاجرت تأکید میکند.
Society and social developments constitute the basis of all major policy decisions and disregarding it has a negative effect on the different realms of society. These changes are effected by different factors، each of which brings about ups and downs to society. Meanwhile، the role of culture and cultural structures are of paramount importance. Using a documental and library-based method، this research investigates the role of culture in triple process: fertility، mortality and immigration. The research findings show that such cultural elements، like educational standard، religion، changes in identity and attitude، the idea of sex discrimination and the value of having children have their effect on fertility. On the other hand، mortality is effected to some extent by such aspects، like: educational standard، range cultural of information، level of religiosity، educational model، lifestyle، parents' ethnical micro cultures. This research also emphasizes on the role which religion and the changes of insight and values have in the process of immigration.
خلاصه ماشینی:
"آثار بعدی بیشتر به بررسی نقش عوامل اجتماعی- فرهنگی آن هم صرفا بر فرایند باروری پرداختهاند و در ضمن به تأثیر فرهنگ بر مرگومیر و مهاجرت نیز اشاره کردهاند.
در ایران نیز پژوهشهایی در زمینة تغییرات خانواده تحت تأثیر عوامل اجتماعی و فرهنگی از جمله نوسازی، صورت پذیرفته است، که برخی از آنها بدین شرحاند: «تداوم و باز تولید ارزشهای حاکم بر خانوادة ایرانی» از آزادارمکی و همکاران (1379)؛ «تغییرات سطح و روند ازدواج خویشاوندی» از عباسی شوازی و ترابی (1385)؛ «تغییرات خانواده ایرانی در بستر گذار جمعیتی» از سرایی (1386)؛ «بازسازی معنایی پیامدهای نوسازی بر خانواده» از محمدپور و همکاران (1386)؛ تغییرات خانواده و تأثیر عوامل ساختاری و ایدهای بر آن از عباسی شوازی و مکدونالد (2003).
بیشک ساختارهای اقتصادی و اجتماعی و حتی سیاسی جوامع، در نوسانات نرخ مرگومیر تأثیری بسزا دارند، اما عامل بسیار مهمی که نقش آن در همة مطالعات تأیید شده است، زمینهها و بسترها و گفتمانهای غالب فرهنگی جامعه یعنی دانشها، بینشها، ارزشها، گرایشها، آداب و رسوم، سبکهای زندگی، الگوهای رفتاری نهادینهشده بهویژه نحوة تعامل انسانها با خود، محیط و طبیعت است.
ازاینرو بایسته است که نخست، موضوع کاهش تدریجی جمعیت و نرخ باروی با استناد به یافتههای علمی و ادلة کارشناسانه بررسی و تحلیل شود؛ دوم، نقش تحولات فرهنگی و تغییر الگوهای زیستی جامعه در بروز این وضعیت تحلیل گردد؛ سوم، مسئولان و مدیران نظام به اتخاذ سیاستها و تدوین برنامههای مناسب، برای اصلاح روند موجود ترغیب شوند؛ چهارم، فرهنگسازی مناسب در سطح تودهها از طریق عوامل و کارگزاران مربوط با هدف تغییر رویة موجود انجام شود."