چکیده:
در دنیای معاصر و در جوامع انسانی ابعاد وجودی انسان به طور گسترده تری مورد توجه واقع شده است. این توجه به بهانه فقدانش در سده های پیشین است. این در حالیست که در آموزه ها و سیره پیامبر و خاندان با عظمتش به انواع گوناگون ابعاد وجودی انسان از موضع عزت و کرامت مورد توجه واقع شده است. شواهد و گزارش های تاریخی حکایت از آن دارد که حضرت علی بی موسی الرضا ( علیه السلام) در گفتار و کردارش با دیگر انسانها اصل کرامت انسانی را مورد توجه قرار می داده است. در نوشتار حاضر، نویسندگان با هدف تعیین مصداق کرامت انسان در سیره رضوی ( با تاکید بر کتاب عوالم العلوم ج 22) به دنبال بررسی شواهد موجود در سیره امام رضا ( علیه السلام) مبنی بر توجه به کرامت انسانی در نحوه تعامل ایشان با دیگر انسانها هستند. یافته ها ی موجود در تحقیق حاضر این نکته را تایید و تصدیق می کنند که امام رضا ( علیه السلام) در رفتار و گفتارشان به کرامت انسانی ملتزم بوده اند، بی آنکه جایگاه اجتماعی و یا ویژگی های اکتسابی فرد را در این خصوص دلیل بر حفظ کرامت انسانی قلمداد نمایند.
خلاصه ماشینی:
"چرا که از نظر تاریخی، این بحث براین پایه استوار است که آیا پیامبر برای جانشینی پس از خود کسی را تعیین کرده یا نه؟ و لذا بحث امامت ابتدا متکی بر نقل (به هر دو معنا ی مذکور) بود و بعدها به مرور زمان، بویژه در زمان امام رضا(ع) این مسأله نیازمند به توضیح عقلی شد و آن حضرت از این روش نیز بخوبی استفاده نموده است.
ارشاد المفید، و غیبة الطوسی، و اعلام الوری: بهذا الاسناد (یعنی الکلینی ره) عن محمدبن علی، عن ابی علی الخزاز، عن داود بن سلیمان، قال: قلت لأبی ابراهیم(ع): انی اخاف أن یحدث ولا ألقاک، فأخبرنی من الامام بعدک؟ فقال: ابنی فلان- یعنی: ابالحسن(ع) (همان، ص53، حدیث39) این حدیث به سند کلینی در منابع متعددی از جمله کتاب، ارشاد شیخ مفید، الغیبه شیخ طوسی و اعلام الورای طبرسی نقل شده است که داود بن سلیمان میگوید از، ابی ابراهیم امام کاظم(ع) پرسیدم من میترسم حوادثی اتفاق بیافتد که بعد از این شما را ملاقات نکنم، از این روی میخواهم امام بعد از خودت را به من معرفی کنی.
(عوالم العلوم، ج22، ص85، حدیث31؛ ترجمه عوالم العلوم، ص37) 2- حدیث دیگری همانند حدیث بالا از بزنطی نقل شد که وی میگوید: من از کسانی بودم که پس از امام کاظم(ع) بر امامت آن حضرت توقف نمودم و در امامت امام رضا(ع) شک داشتم از این روی نامهای به ایشان نوشتم و مسائلی را سؤال کردم و امام طی نوشتهای همه سؤالهای مرا پاسخ دادند (همان، ص100، حدیث58، ترجمه، ص47)."