چکیده:
تنظیم مدلی برای ارزیابی و بهینهسازی وضعیت فعلی علوم، راهی است که دیر یا زود، برای رفع نیازمندیها و معضلات جوامع بشری و دستیابی به اصلاحات، باید پیموده شود؛ زیرا نه برای جمهوری اسلامی ایران امکانپذیر است که بر مبنای مدل سرپرستی غرب برنامهریزی کند (به دلیل ناهماهنگی آن با نظام ارزشی اسلام) و نه روشهای موجود میتواند پذیرای نظام ارزشی اسلام باشد. به عقیده بسیاری از پژوهشگران، نابسامانی حاکم بر برنامه-های جدید آموزشی در بیشتر کشورهای اسلامی، تا حد زیادی به سبب فقدان بینش مبتنی بر سلسله مراتب علوم است، که امروزه در نظام سنتی آموزش اسلامی دیده می¬شود. بنابراین ضرورت پی¬ریزی طرحی مبتنی بر اندیشه دینی امری مسلم و آشکار است. اما از طرف دیگر تکیه بر طرح¬های قدیمی نیز مشکل¬گشا نیست، زیرا هریک کاستی¬هایی دارند و این طبقهبندی¬ها پیش از هر چیز، تابع رویه و روش فکری عالمان و انعکاسی از نوع نگرش و جهانشناسی آنانند؛ و گاه تابع موقعیت تاریخی علوم، حوادث اجتماعی و فرهنگی؛ و گاهی نیز تابع گسترش کیفی تمدن¬ها و تاثیر متقابل علم و تمدن هستند و هر طبقهبندی، اساسی نظری و بنیانی منطقی- فلسفی دارد؛ بنابراین مبنای نظری یک مکتب معین فلسفی پدید آمده است. اما از آنجا که طبقهبندی علوم نیاز به مقدماتی دارد، در این مختصر به تبیین چیستی، پیشینه، ضرورت، هدف، انواع، اصول و در نهایت الگوهای مختلف طبقه¬بندی می¬پردازیم، تا زمینه¬ای باشد برای ارائه طرح¬های جدید در حوزه طبقه¬بندی علوم.
خلاصه ماشینی:
اما از طرف دیگر تکیه بر طرح¬های قدیمی نیز مشکل¬گشا نیست، زیرا هریک کاستی¬هایی دارند و این طبقهبندی¬ها پیش از هر چیز، تابع رویه و روش فکری عالمان و انعکاسی از نوع نگرش و جهانشناسی آنانند؛ و گاه تابع موقعیت تاریخی علوم، حوادث اجتماعی و فرهنگی؛ و گاهی نیز تابع گسترش کیفی تمدن¬ها و تأثیر متقابل علم و تمدن هستند و هر طبقهبندی، اساسی نظری و بنیانی منطقی- فلسفی دارد؛ بنابراین مبنای نظری یک مکتب معین فلسفی پدید آمده است.
وسیله¬ای که با آن نسبت و هماهنگی علوم محفوظ می¬ماند، طبقه¬بندی علوم بود که مسلمانان به آن توجه فراوان داشتند و به این وسیله چشمانداز و وضع هر علم در داخل طرح کلی معرفت پیوسته در مقابل نظر قرار می¬گرفت [34]؛ و طبقهبندی صحیح از دانش بشری، هم وقوف به وحدت علم را میسر میسازد و هم، آگاهی لازم را درباره چگونگی تقسیم جداگانه شعب و یا تعیین اندازه دوری و یا نزدیکی این شعبهها را در اختیار ما میگذارد [22].
گروهی هیچ تضادی بین ردهبندیهای نظری از یک سو و ردهبندیهای عملی و کتابشناختی از سوی دیگر قائل نیستند و به نظر آنها منطقی که انطباق یک طرح ردهبندی عملی را با یک طرح علمی توجیه میکند این است که یک ردهبندی علمی همه علوم را در برمیگیرد، و کاربرد آن در کتابخانه موجب تنظیم کتابها به همان ترتیبی خواهد بود که دانشمند خود تعیین کرده است.