چکیده:
شاهسون های مغان که وارثان فرهنگ و هنر آسیای مرکزیاند؛ در هنرها و صنایع دستی خود هم از اصالتهای اجدادی خویش و هم از فرهنگ و تمدنهای همجوار تاثیراتی را پذیرفتهاند. آنها همگام با مهاجرت و گسترش سرزمینهای ییلاقی خود از همکاری و همفکری هنرمندانی که با ایشان برخورد داشته اند؛ در تولید، پردازش و توزیع نقش مایه ها و آرایه های تزئینی بهره های فراوان برده اند. به طوریکه سهم هنرمندان هر سرزمین به وضوح در تولیداتشان دیده میشود. تبادلات فرهنگی شاهسون ها، در اواخر دوره قاجار وارد مرحلهای تازه گردید. این تغییرات در نحوه پرداختن به نقوش دست بافته ها بهویژه در زیراندازهای گلیمی، ملموس تر از سایر حوزه های فرهنگی و هنریشان دیده میشود. تحقیق حاضر با مقایسه طرح محرمات کورگانی در گلیم های شاهسون با اقوام یکجانشین که در اواخر دوره قاجار و در سطح استان اردبیل بافته شده اند؛ درپی پاسخ به این پرسش اصلی است که خصل تهای تصویری هریک از آنها چگونه است و دارای چه وجوه اشتراک و افتراقی هستند. لذا هدف نوشتار حاضر، شناخت و تحلیل ویژگی هایی است که موجب تمایز و تشابه این آثار شده است. تحقیق پیشرو، حوزه مطالعات کیفی را دربر میگیرد و باتوجهبه ماهیت تطبیقی این پژوهش روش انجام آن، توصیفی- تحلیلی است. اطلاعات متن از دو طریق: اسنادی و میدانی گردآوری شدهاند. تحلیل های تصویری نیز با اشاره به 8 نمونه شاخص و 16 نمونه تطبیقی از جزئیات نقش، صورت پذیرفته است.
یافته های تطبیقی نقوش، بیانگر آن است که شاهسونها درزمینه ترکیب بندی طرح و ساده سازی نقوش از یکجانشینان تاثیر پذیرفته اند. ازطرفی، تاثیرگذاری آنها بیشتر از حیث آذینگری و تزئینات پرکار بوده است. عوامل اقتصادی، اقلیمی، اجتماعی و مهاجرتهای ایلی نقشی اساسی در چگونگی این دادوستدها داشته اند.