چکیده:
نوشتار حاضر این مسئله را می کاود که واکنش فلسفه اسلامی در برابر مشکلات فراروی معرفت شناسی دینی چیست؟ آیا در برابر آنها منفعل است؛ دست به توجیه و عقب نشینی می زند یا آنکه به حل دشواری ها می پردازد و راه حل هایی معقول و خردپسند ارائه می کند؟ نگارندگان پس از تلاش های مستمر در طول چندین دهه بدین نتیجه دست یافته اند که فلسفه اسلامی با قلمرو گسترده اش، توان حل بسیاری از دشواری های فلسفه دین و معرفت شناسی دینی را داراست. مجموعه راه حل هایی که ارائه می دهد، دست کم می تواند از نگاه اندیشمندانی که با این مشرب همسو نیستند راه حل هایی بدیل در کنار دیگر پاسخ ها به شمار آید. پژوهش موجود پس از بیان فهرستی از مشکلات و پاسخ های آنها بر اساس سنت عقلی و فلسفی اسلامی، از باب نمونه، به واکاوی و بررسی دو دلیل از مهم ترین ادله ناتوانی عقل و استدلال عقلی بر وجود خدا، یعنی بی معنایی واژگان و مفاهیم واجب و ممکن و انکار وجود محمولی، می پردازد و پاسخ هایی بر اساس این سنت ارائه می دهد.
خلاصه ماشینی:
"ازاین روی نمی توان کلیت این نظریه را پذیرفت که مواد یا جهات ثلاث در منطق، مفاهیمی فلسفی اند که ویژگی انکارناپذیرشان این است که اوصاف و انحای وجود خارجی اند؛ زیرا دست کم درباره قضایای ذهنی مزبور آشکار است که مواد آنها ذهنی اند و نه خارجی؛ دوم اینکه می توان افزود ماده قضیه حاکی از چگونگی نسبت میان محمول با موضوع در واقع و نفس الامر است.
ممکن است به این اشکال ها یا نقض ها چنین پاسخ داده شود: وجود ذهنی به لحاظ تحقق، خارجی است و ذهنی بودنش قیاسی است؛ ازاین روی هرگاه وجود ذهنی از این منظر (تحقق) در نظر گرفته شود، ذهنی نیست؛ اما آشکار است که چنین پاسخی مشکل نقض ها را حل نمی کند و نمی تواند تبیین سازد که چرا مواد سه گانه در دسته ای از قضایا ناظر به خارج اند و در دسته ای دیگر ناظر به ذهن؛ سوم اینکه با پذیرش راه حل مزبور لازم می آید مبحث مواد ثلاث در فلسفه تکرار مباحث منطقی باشد؛ درصورتی که نمی توان به این محذورهاتن داد.
می توان گفت حتی اگر کسی در دیدگاه اخیر تردید کند، هیچ گونه شک و تردیدی نیست که مفاهیم مزبور وقتی در جایگاه محمول یا موضوع باشند، مفاهیمی فلسفی اند؛ زیرا انحای هستی خارجی اند و وجود خارجی را توصیف می کنند؛ اما آیا این راه حل همه دشواری های مسئله را برطرف می سازد؟ 3ـ1ـ1."