چکیده:
شبهه ابنکمونه، شبههای است که بر یکی از ادله توحید وارد شده است و آن دلیل، «لزوم ترکیب» است که خلاصه آن چنین است که اگر دو خدا موجود باشد، هر دو در وجود مشترک خواهند بود و اگر یک مابهالامتیاز، آنها را جدا نکند، متحد خواهند بود. وجود مابهالامتیاز باعث میشود که هر یک از آن دو خدا، مرکب از مابهالامتیاز و مابهالاشتراک شود و هر مرکب، نیز ممکنالوجود است، نه واجبالوجود. شبهه معروف منسوب به ابنکمونه در تخریب دلیل توحید است. البته این شبهه را نخستین بار، شیخ اشراق در کتاب مطارحات بر برهان حکمای مشاء مطرح کرد و وقتی ابنکمونه که از شارحان کلام شیخ اشراق است، آن را در برخی تألیفهای خود بیان کرد، به نام او، شهرت یافت.
خلاصه ماشینی:
"با این بیان، هر دو اشکال بر قول ابنکمونه برطرف میشود؛ چون ممکن است اینکه در مورد مفهوم واجب میگوید: «مقول علیهما قولا عرضیا»، مقصود وی عرضی در اصطلاح بخش ایساغوجی باشد و اینکه میگوید: هر کدام واجبالوجود لذاته میباشند، منظور او، ذاتی در اصطلاح بخش برهان بوده و شیء ذاتی جدانشدنی، معلل نیست (اردبیلی، 1381، ص70).
برای مثال، کیفیت یا کمیت، هر چند در حقیقت، به تمام ذات مختلف بوده و در تمام ذات یا جزء ذات شرکت ندارند، اما چون در خارج ذات در یک امر عرضی شریک هستند؛ از آن لحاظ اشتراک، مفهوم واحدی انتزاع میشود؛ زیرا گرچه کمیت ذاتا قابل اندازهگیری و سنجش بوده و بالذات قابل تقسیم است و کیفیت، مانند سفیدی، لون مفرق نور بصر بوده و دو حقیقت جداگانه دارند، ولکن چون هیچ کدام نمیتوانند در وجود لا فی الموضوع باشند، بلکه باید بر موضعی عروض داشته باشند، از نظر عروض بر موضوع و تحقق در غیر و قیام به غیر که خارج از ذات و حقیقت آنهاست، متحد هستند و از این لحاظ اتحادی مفهوم عرض از آنها انتزاع میشود.
نتیجه فرمایش حاجی این است که برای عنوان و مفهوم واحد، غیر از مصداق واحد نیست؛ زیرا اگر مصادیق متکثر باشد یا ویژگی خاصی که در یکی از عنوانها و مصادیق است، در برگزیدن معنای و مفهوم واحد از آن مصداق و صدق آن مفهوم بر آن معتبر است؛ در این صورت، افراد دیگری که فاقد آن ویژگی هستند، از مصادیق آن معنای واحد نخواهند بود، زیرا افراد دیگر، فاقد آن ویژگی هستند یا ویژگی خاصی در برگزیدن آن معنا از آن مصداق و صدق آن معنا بر آن مصداق شرط نیست؛ در این صورت، قدر مشترک بین مصادیق، نشانگر آن مفهوم بوده و آن مفهوم تنها از قدر مشترک بین مصادیق برگزیده شده است؛ چون ویژگیها از بین نرفته است و معنای واحد نمیتواند از اشیاء ذاتا مختلف انتزاع شود (همان، ص72-75)."