چکیده:
پژوهش حاضر بهمنظور تعیین نقش کارآیی خانواده و سبک های هویتیابی در پیشبینی گرایش به مدهای نامتعارف انجام شد. روش پژوهش پیمایشی و جامعه آماری دانشجویان دوره های کاردانی و کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ابهر بودند. 180 نفر به صورت نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و بهوسیله پرسشنامه های کارآیی خانواده اپشتاین، بالدین و بیشاب، سبک های هویتیابی برزونسکی و گرایش به مد جعفری، داده ها جمعآوری شدند و با ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تحلیل شدند. نتایج نشان داد که بین کارآیی خانواده و سبک های هویتیابی با گرایش به مدهای نامتعارف رابطه معناداری وجود دارد و کارآیی خانواده و سبک هویتیابی هنجاری به طور منفی و هویتیابی سردرگم به طور مثبت گرایش به مد را پیشبینی میکنند. سبک های هویتیابی هنجاری و سردرگم در رابطه بین کارآیی خانواده و گرایش به مد نقش واسطه ای دارند. نتایج پژوهش شواهدی را پیشنهاد میکند که تعامل کارآیی خانواده و سبک های هویتیابی گرایش به مد را بیشتر تبیین میکنند و سبک های هویتیابی نقش کارآیی خانواده را در پیشبینی گرایش به مد افزایش میدهد. لذا بهمنظور کاهش گرایش جوانان به مدگرایی، علاوه بر تقویت کارآیی خانواده، لازم است زمینه بهبود و تحول سبک هویتیابی هنجاری جوانان نیز فراهم شود.
The present study was conducted to determine the role of family efficiency
and identity styles in predicting inclination to unusual modes. This research
was a survey whose population was B.A. and M.A. students in the Islamic
Azad University, Abhar branch, Iran. 180 students were selected through
the multiple cluster random sampling. Data collection was done using the
questionnaire of family efficiency by Epshtain, Beldwin & Bishab(1982), the
questionnaire of identity styles by Berzonesky (1992) and the questionnaire
of inclination to modes by Jafari, 2011). Data was analyzed using Pearson’s
correlation coefficient and multiple regressions. Results indicated that there
was a meaningful relationship between family efficiency and identity styles
with tendency to unusual modes and family efficiency. Additionally, normal
identity style negatively predicts changes in tendency to unusual modes
whereas diffused identity styles positively predict such changes. Normal and
diffused identity styles mediate the relationship between family efficiency
and inclination to unusual modes. The research results provide some evidence
that the interaction of family efficiency and identity styles denotes to more
changes in inclination to unusual modes and identity styles increase the role
of family efficiency in predicting tendency to unusual modes. Therefore,
to decrease inclination of the youth to unusual fashions, one should set the
ground for improving and transforming normal identity styles among the
youth in addition to strengthening the family efficiency.
خلاصه ماشینی:
در صورتی که اگر خانواده با کودکان و نوجوانان ارتباط سازنده ای داشته باشند با بازخوردهایشان می توانند ارزش های گوناگونی را به آنان انتقال دهند، در نتیجه فرزندان آنان در دوره نوجوانی و جوانی می توانند یک هویت سازمان یافته و منسجم را به دست آورند و کمتر احتمال دارد که کودکان و نوجوانانی که در چنین خانواده هایی بزرگ شده اند، بعدها در اثر سردرگمی و بی هویتی به دنبال انجام رفتارهای غیرخودی مانند تقلید و الگوبرداری نقش ها از دیگران باشند (٢٠٠٧٣٠٧,Kipp &Shafer ).
(رجوع شود به تصویر صفحه) همان طور که مندرجات جدول ٤ نشان می دهد عملکرد خانواده ، سبک های هویتی هنجاری ، اطلاعاتی و سردرگم و مدگرایی دانشجویان رابطه دارد.
(رجوع شود به تصویر صفحه) در جدول ٥، سهم عملکرد خانواده ، سبک های هویتی هنجاری ، اطلاعاتی و سردرگم در پیش بینی مدگرایی نشان داده شده است .
نتیجه گیری نتایج پژوهش نشان داد که بین عملکرد خانواده و سبک های هویت یابی با مدگرایی در دانشجویان رابطه معناداری وجود دارد.
همچنین نتایج پژوهش نشان داد که سبک های هویت یابی هنجاری و سردرگم در رابطه بین عملکرد خانواده و گرایش به مد نقش واسطه ای دارد.
همان طوری که برک (٦١: ١٣٩٢) معتقد است چون عملکرد خانواده به عنوان عامل اصلی تأثیرگذار در شکل گیری رفتارهای مدگرایی می باشد این امکان را برای فرد فراهم می سازد که ادراک فرد از خود پیچیده ، سازمان یافته و باثبات تر شود و تصور مثبت بیشتری نسبت به جنبه های گوناگون درونی و بیرونی خود به دست آورد و در نتیجه زمینه را برای تشکیل هویت یکپارچه فراهم کند (٢٠٠٥٢٢٢,Schwarts& kurtine).