چکیده:
از قرن پنجم هجری منظومهای شیعی برجای مانده است که علینامه عنوان دارد. این منظومه را شاعری گمنام، متخلّص به «ربیع» به سبک شاهنامه فردوسی و در همان بحر، در ذکر رشادتها و دلاوری امیرالمومنین علی بن ابیطالب (ع) در جنگهای میان آن حضرت و مخالفان با حکومت او، سروده است. از زمانی که علینامه به چاپ رسید، برخی از فضلا در مقالات و سخنرانیهای خود گفتهاند «ربیع»، علینامه را در تعریض به فردوسی و انتقاد از شاهنامه او سروده؛ زیرا شیعیان با ذکر داستانهای ملی ایران چنانکه در شاهنامه آمده است مخالف بودهاند. به نظر نویسنده مقاله، این ادعاها بدون توجّه به زمینههای تاریخی، ادبی، و اجتماعی حماسه سرایی عنوان شدهاند و هیچ دلیل قانع کنندهای در دست نیست که نشان دهد «ربیع» منظومه علینامه را در معارضت با شاهنامه فردوسی سروده باشد. به زعم نویسنده، ادّعای تعارض علی نامه با شاهنامه از هیچ پشتوانه علمی و متنی برخوردار نیست و این مطالب، بیشتر در جراید غیرتخصّصی عنوان شده و میشود.
خلاصه ماشینی:
یکی از عللی که ممکن است در پیش آمدن این سوء تفاهم که علینامه در معارضت با شاهنامه سروده شده، مؤثر بوده باشد، مطالبیست که در کتاب نقض در باب مناقب خوانان شیعه و فضائلیان سنی آمده است.
حسن کاشی در تاریخ محمدی گفته است: قومی در طبع برگشاده شهنامه صفت بنا نهاده فردوسی پاک دین دانا آن بر همه حکمتی توانا شهنامه بر آن نمط که او گفت وان در بدان صفت که او سفت وزن متقارب است یک سر بنگاشته همچو در و گوهر خالی ز خطا و سهو گفته صد گنج گهر درو نهفته من بنده که در نظم سفتم پنجاه و دو سال شعر گفتم شعرم که به شعریان رسیده ست گوش ملک و فلک شنیده ست هر وزن که هست گفته ام پاک زین خاطر تیز و طبع دراک گرد در نظم او نگشتم آن راه به عقل درنوشتم عیبم نکند کسی درین باب من مدعیم ولی نه کذاب اما آنچه که بنده درین ابیات میبیند اینست که شاعر خود را از فردوسی کهتر دانسته و میگوید ازین روی گرد بحر متقارب نگشته است که فردوسی در آن بحر داد سخن داده و این شاعر چون میداند که در بحر متقارب هرگز به گرد سخن فردوسی نخواهد رسید، این کار را فروگذاشته است: گرد در نظم او نگشتم آن راه به عقل در نوشتم عیبم نکند کسی درین باب من مدعیم، ولی نه کذاب به عبارت دیگر، با این که سرایندهی تاریخ محمدی ادعای شاعری دارد، آنقدر ادعا ندارد که خودش را برتر از فردوسی بداند زیرا معتقدست که چنین ادعائی به دروغگوئی میکشد (من مدعیم ولی نه کذاب).