چکیده:
روایتشناسی که از دستاوردهای ساختگرایی برای ادبیات است، به منتقد یاری میرساند تا با بررسی نقش هر کارکرد و کنش در ساختار روایت، داستانهای گوناگون را در دو سطح داستان و کلام تحلیل کند. در سطح داستانی منتقد میتواند با کنارنهادن تفاوتهای تاریخی، فرهنگی و اجتماعی به کشف همانندی ازنظر رویدادها، شخصیتها و زمینهها دست یابد. داستانهای شاهنامه: «زال و رودابه» و «بیژن و منیژه» با نمایشنامة «رومئو و ژولیت» اثر شکسپیر ازاینمنظر درخور مقایسه و ارزیابی است. هرسه روایت دلدادگی عاشقانی را بیان میکنند که از دو خاندان غیردوست هستند و دشواریهایی در راه وصال آنها وجود دارد. با استفاده از این سطح تحلیل میتوان پیبرد که سرنوشت قهرمانان این سه روایت معلول چه کنشها و کارکردهایی است. در سطح کلام روایت (گفتمان) میتوان موقعیت فردوسی و شکسپیر را در جایگاه راوی مشخص کرد و با تحلیل زبان در بافت، جهاننگری آنان را در متن جستوجو کرد. بنابر روش تحلیل گفتمان و رمزگان روایت میتوان به ارزشها، باورها و فرهنگ نهفته در روایات پیشگفته رسید.
Narratology، which is the one of the achievements of structuralism in literature، helps the critic to analyze various stories at two levels of story and discourse by studying the role of functions and actions .At the story level، the critic can discover similar narratives in terms of episodes، characters and settings by ignoring the historical، cultural and social differences. With this in mind، The Shahnameh Stories "Zal and Rudabeh"، "Bijan and Manijeh" and the "Romeo and Juliet" play by Shakespeare is worthy of comparison and evaluation. All three stories narrate the love of lovers from two feuding families who face many obstacles in their way to :union:. With this level of analysis، we can find out what actions and functions cause the fate of the heroes of these stories. At the discourse level of narrative، Ferdowsi and Shakespeare's status as the narrator can be specified and their orientation and worldview can be sought in text through analyzing the language in the context. Through discourse analysis and the narrative codes، the underlying beliefs، traditions and culture can be perceived in the aforementioned narratives.
خلاصه ماشینی:
سه روایت عاشقانه از دو سرزمین زال و رودابه ، بیژن و منیژه ، رومئو و ژولیت بررسی روایت شناختی و تحلیل گفتمان ∗ علی محمدی ∗∗ نوشین بهرامی پور چکیده روایت شناسی که از دستاوردهای ساخت گرایی برای ادبیات است ، به منتقـد یاری می رساند تا با بررسی نقش هـر کـارکرد و کـنش در سـاختار روایـت ، داستان های گوناگون را در دو سطح داستان و کلام تحلیل کنـد.
com@novin٥٦٧٠ تاریخ دریافت : ۹۱/۲/۲۴ تاریخ پذیرش : ٩٢/٨/١٣ دوفصلنامه زبان و ادبیات فارسی ، سال ٢٢، شماره ٧٦، بهار و تابستان ١٣٩٣ مقدمه انسان ها از سرشتی همانند آفریده شده اند، پس شباهت های فرهنگی که اکنون بین اقـوام و ملت ها دیده می شود پذیرفتنی است و نمی توان آنها را انکار کرد.
سپس با تکیـه بـه نظریـه هـای مایکل تولان در کتاب روایت شناسی (٢٠٠١/ ١٣٨٦) و عقیـده رولان بـارت ، روایـت شـناس متأخر، که معتقد است : «برای شکل های روایت حد و مرزی وجـود نـدارد و روایـت در مـرز ساختارگرایی و ساختارشکنی قرار می گیرد» (نقل شده در مککویلان ، ٢٠٠٠: ٣)، مـی تـوان سطح کلام روایت را بنابر دیدگاه روان شناختی راجر فالر١٦ بررسی کرد و به تحلیل گفتمـان روایی ١٧ و واکاوی موقعیت و جهان نگری راوی ١٨ در متن پرداخت .