چکیده:
یکی از حماسه های معتبر و شناخته شدة جهان، شاهنامه است و شرق شناسان بسیاری در سراسر جهان از جنبه های مختلف به مطالعه و بررسی این اثر بزرگ همّت گماشته اند.چه از نظر اساطیری و حماسی و چه از جنبههای ادبی، فرهنگی و اجتماعی. در این میان پژوهشهای تطبیقی این اثر سترگ با سایر آثار حماسی جهان نیز توجّه ویژة محقّقان را به خود جلب کرده و تحقیقات ارزشمندی در این زمینه صورت گرفته است. ولی جای بسی تعجّب و تاسّف است که حماسة «دده قورقود» هیچ جایگاهی در میان این تحقیقات ندارد. حتّی این کتاب چنان غریب است که برخی از اهل فن در حوزة ادبیّات تطبیقی هم آن را نمی شناسند، چه رسد به عامّة مردم. تا آنجا که اطّلاع داریم فقط معدود مقالاتی به زبان فارسی در سالهای دور نوشته شده که در جای خود قدمهای بزرگیست در شناساندن کتاب دده قورقود به فارسی زبانان؛ مثل مقالات عبدالعلی کارنگ و دکتر حسین محمّدزاده صدّیق. و اخیرا آن را دکتر محمّد حریری به فارسی ترجمه کرده اند که قطعا این ترجمه وتحقیق فتح بابی برای پژوهشهای آینده در این حوزه خواهد بود. این دو اثر از بسیاری جهات دارای شباهتهایی هستند که واکاوی این پیوندها و همگونیها مجال طولانی میطلبد. از جملة این همسانیها در حوزة کردارهای پهلوانی است. در این مختصر کوشش شده است کمّ و کیف این پیوند و همانندیها کشف و عرضه شود
خلاصه ماشینی:
آرمانی که ملتها برای رسیدن به آن پهلوانانی میزایند و در درون حماسههای ملی خود او را می پرورند تا میبالد و جهت تحقق آرمانهای آن ملت بر شر میشورد ومیمیرد «قهرمانان منظومة فردوسی در نقاط مختلف گیتی و شرق با چهرههایی کم و بیش مختلف وجود دارند و تودههای انسانی را در هنگام بلا و نبرد با دشمن نابکار یاری میدهند» (فروتن،1377:27) این قهرمانان در عرصة حماسی دده قورقود هم حضور دارند و تودههای انسانی قوم خود را یاری میدهند.
» (فرآذین،1381:90)او با دلاوریها و رشادتهایی که در مقابل دشمن از خود نشان میدهد ثابت میکند که یکی از پهلوانان بزرگ دده قورقود است.
او با اینکه دو برادر خود را در جنگ از دست میدهد ولی باز دست از مبارزه برنمیدارد و بعد همراه سالورقازان و دیگر نجبای قوم اوغوز میجنگد و انتقام برادرانش را میگیرد و اوست که در زمانی حساس از حیثیت قوم اوغوز دفاع میکند و نقش این دو پهلوان ارجمند در این دو حماسه غیر قابل انکار است و بدون حضور آنها شاید حماسههای شاهنامه و دده قورقود به این اعتلا و عظمت نمیرسیدند.
(سرامی ،1368: 57) دده قورقود هم فقط کتاب نبرد و جنگ نیست مثل سایر حماسهها عشق از بنمایههای اصلی این داستان حماسی است.
(رک: داستان اول: 36) 19 :کشته شدن اسب پهلوان در میدان جنگ این مورد در شاهنامه فراوان است مثل کشته شدن اسب طوس و گیو و بیژن به تیر فرود و در داستان اسارت اوروز(uruz) در دده قورقود هم دشمن وقتی از حمله او روز وحشت میکند، ناچار اسب او را با تیری میزند، آنگاه که وی بی اسب می شود، اسیرش میکنند.