چکیده:
در سال 1920 با انتشار شعر «گورستان دریائی» سروده پل والری، شاعر نامدار فرانسوی،
منتقدانی که شیفته سنتهای کهن ادبی بودند، به دفاع از ضرورت «روشنی» مفهوم شعر
برخاسته و شاعر را به سختی مورد انتقاد قرار دادند. این بحث و انتقاد تند و
تعصبآمیز که سالها به درازا کشید ضرورت «روشنی» و یا لزوم پرهیز از آن را در شعر
به نحوی گسترده مطرح ساخت.
در این گفتار به استناد آرایی که پل والری در پی این واقعه ادبی بیان داشته و نیز
با تحلیل نظریاتی که در آثار دیگرش درباره ماهیت شعر نوشته است، دیدگاههای این شاعر
اندیشمند و بزرگ درباره شعر مورد بررسی قرار گرفته است. نتیجه آن که، والری نه تنها
از سادگی و وضوحی که شعر را به ابتذال میکشاند پرهیز میکند که اساسا سادگی و
روشنی را ضرورتهایی اجتناب ناپذیر برای شعر نمیداند.
خلاصه ماشینی:
"در مورد دریافت معنی شعر، برای خوانندگان اختیاری گسترده قائل است و میگوید: «ابیات من آن مفاهیمی را دربر دارند که دیگران به آنها میدهند و مفاهیمی که خود به آنها میدهم تنها با من تطبیق دارد و مانع دریافت هیچکس نمیتواند بود و این اشتباهی خلاف طبیعت شعر و حتی قاتل آن است که ادعا شود که هر شعر را معنایی واقعی و یگانه است، عین اندیشه شاعر و یا متناسب با آن» (Vale ́ry, Oeuvres, p, 1509) وی آنگاه اختراع تمرین مدرسهای به نثر درآوردن شعر را که از نتایج آن اشتباه است مورد انتقاد قرار میدهد و میگوید با این تمرینها به خطا چنین تعلیم داده میشود که ممکن است جوهر شعر را به بخشهایی تقسیم کرد که میتوانند جدا از هم وجود داشته باشند و بدینگونه در حقیقت ادعا میشود که شعر صورتی «تصادفی» از ماده نثر است و میافزاید که شعر راستین را تنها کسانی در مییابند که به نثر درآوردن آن را ناممکن میدانند و شعر را از همین عدم امکان به نثر درآمدنش میشناسند[19] در جایی دیگر بر رای خود دایر بر موجود نبودن معنی واحدی برای شعر بدینگونه تأکید میکند: «برای یک شعر معنی واقعی وجود ندارد و سراینده آن را نیز قدرت تحمیل مفهومی نیست که منظور او هر چه میخواسته است باشد، آنچه را که نوشته، نوشته است و اثر ادبی هنگامی که منتشر میشود همانند ابزاری است که هر کس میتواند به دلخواه خود و بر حسب توانائیهایش از آن بهره گیرد: مسلم نیست که سازنده آن بهتر از دیگران آن را به کار گیرد..."