چکیده:
آموزه فدیه از اصول اساسی الهیات مسیحی در مورد نجات است. مسیحیان بر این باورند که به خاطر گناه آدم نسل بشر نیز گناهکار شد و خدا برای رهانیدن بشر از گناه، عیسی (ع) را فرستاد تا بر صلیب رود و کفاره گناه آدم شود. هر کسی که به مرگ و رستاخیز عیسی (ع) ایمان آورد، نجات به او اعطا خواهد شد؛ اما از نظر شیعه سرشت انسان پاک است و انسان با ایمان و عمل صالح میتواند خودش نجات را به دست آورد. البته، رحمت خدا و شفاعت ائمه اطهار (ع) نیز برای رسیدن به رستگاری به انسان کمک خواهد کرد. گرچه آموزه فدیه مسیحیان با شفاعت مورد نظر شیعیان وجوه اشتراکی دارد ، اما جایگاه اعتقادی و نیز کارکرد آنها با هم تفاوت ماهوی دارند . آموزه کفاره از ارکان اساسی الهیات مسیحی؛ به ویژه مسأله نجات محسوب میشود و در صورتی که این آموزه دچار خدشه شود، تمام ساختار الاهیات مسیحی فرومیریزد؛ در حالی که مسأله شفاعت در آموزههای شیعی نقش مکمل را ایفا میکند و نقش انسان نادیده گرفته نمیشود.آموزه فدیه از اصول اساسی الهیات مسیحی در مورد نجات است. مسیحیان بر این باورند که به خاطر گناه آدم نسل بشر نیز گناهکار شد و خدا برای رهانیدن بشر از گناه، عیسی (ع) را فرستاد تا بر صلیب رود و کفاره گناه آدم شود. هر کسی که به مرگ و رستاخیز عیسی (ع) ایمان آورد، نجات به او اعطا خواهد شد؛ اما از نظر شیعه سرشت انسان پاک است و انسان با ایمان و عمل صالح میتواند خودش نجات را به دست آورد. البته، رحمت خدا و شفاعت ائمه اطهار (ع) نیز برای رسیدن به رستگاری به انسان کمک خواهد کرد. گرچه آموزه فدیه مسیحیان با شفاعت مورد نظر شیعیان وجوه اشتراکی دارد ، اما جایگاه اعتقادی و نیز کارکرد آنها با هم تفاوت ماهوی دارند . آموزه کفاره از ارکان اساسی الهیات مسیحی؛ به ویژه مسأله نجات محسوب میشود و در صورتی که این آموزه دچار خدشه شود، تمام ساختار الاهیات مسیحی فرومیریزد؛ در حالی که مسأله شفاعت در آموزههای شیعی نقش مکمل را ایفا میکند و نقش انسان نادیده گرفته نمیشود.
خلاصه ماشینی:
"انسان به جرم گناه آدم رانده شده بود و مقام و موقعیت خود را، که مقام فرزندی خدا بود، از دست داد و زیر بار شریعت رفت؛ اما هنگامی که گناه او بهوسیله مسیح کفاره شد و امکان بازگشت انسانها به مقام و جایگاه اصلی فراهم شد، کسی که به مسیح ایمان دارد، معنا ندارد که به شریعت عمل کند.
در این نجات، انسان صرفا پذیرنده آن و تسلیم اراده حق است؛ به طوری که پیش از اقدام مستقیم خداوند، بشر برای نجات خود هیچ اقدامی نمیتواند صورت دهد؛ حتی فراهم نمودن شرایط و قابلیت نجات نیز، از طرف او ناممکن خواهد بود؛ یعنی بدون تحقق عملیات نجات از طرف خداوند، حتی ایمان به خدا و عالم غیب نیز بیتأثیر خواهد بود.
بنابراین، نجات گرچه همگانی انسان است؛ ولی شامل حال آنهایی است که در مرحله نخست، قبلا انتخاب شده باشند و در مرحله بعد، نجات شامل حال آنهایی است که به مرگ و رستاخیز مسیح (ع) ایمان بیاورند؛ اما در تشیع شرط نخست رستگاری ایمان به خدا و روز رستاخیز است و شرط دوم عمل صالح است و در واقع شفاعت نقش مکمل را دارد.
در تداوم امر نجات نیز، انسان نقش اصلی را به عهده ندارد؛ بلکه این روحالقدس است که از طریق مأوا گزیدن در انسان امر نجات را تداوم میبخشد و حضور روحالقدس برای تداوم امر نجات نیازمند و ضروری است؛ یعنی تا پیش از اقدام مستقیم خداوند برای نجات، انسان به خاطر سرشت گناهآلودش نمیتوانست هیچ اقدامی برای نجات خود انجام دهد؛ حتی فراهم نمودن شرایط و قابلیت نجات نیز از طرف او ممکن نبود؛ اما در شیعه، اعتقاد بر این است که خداوند سرشت انسان را پاک قرار داده و برای هدایت او پیامبران و رسولان و رهبرانی فرستاده است."