چکیده:
فراهنجاری گفتاری یا شـطح هـای صـوفیانه از مهـم تـرین عوامـل عرفـان ستیزی در تصوف و عرفان اسلامی است . در این مقاله ابتدا به تعریف شـطح و معرفی شطامان پرداخته شده و دلایل پیدایش این پدیده در تـصوف و نیـز نمونه هایی از شطح و طامات صوفیانه آمده است . آیا آن چه به عنوان شـطح گفته می شد جهان بینی و باور گویندگان بـود و یـا در حالـت غلیـان و جذبـه چنین دعاوی شگفتی بر زبان آنان جاری می شـد. داوری حکیمـان عـارف و نیز متشرعان عرفان ستیز نیز در طی این نگارش آمده است .
خلاصه ماشینی:
سالک در سفر دوم سير در صفات الهي نمـوده و علم به جميع اسماء پيدا مي کند و ذات و صفات و کمالات خـود را در ذات و صـفات و کمالات حق مشاهده مي نمايد و به سير در اسماء و صـفات حـق ولايـت او ولايـت تامـه مي شود و به واسطه رجوع به کثرت بعد از فناي ذات و صفات او در حـق و سـير مراتـب افعال حق صحو بعد از محو برايش حاصل مي شود اين که از سالک درسير حـق و فنـاي توحيد شطحيات صادر مي شود و در نتيجه تجليات ذاتي غير حق را نمـي بينـد وجـود را فاني در حق مي بيند به اظهار اين کلمات نفي انيت مجازي از خود و اثبـات انيـت بـراي حق مي نمايد اگر کسي در مقام توجه به کثرت چنين کلماتي بر زبان بياورد کافر است و سر اين که انبياء و اوليايي که خلايق را ارشاد مي نمايند از ايـن قـسم کلمـات بـه لـسان نمي آورند آن است که از وحدت به کثرت رجوع نموده و صحو بعـد از محـو بـراي آن هـا حاصل شده است (آشتياني ، ۱۳۴۴، صص ۲۲۴-۲۲۳) ابن عربي که خود نيز از اين کلمات فراوان دارد، شطحيات را عبـاراتي مـي دانـد کـه بوي خودخواهي و خودپسندي از آن ظاهر مي شـود (گنابـادي ، ۱۳۴۲، ص ۸۲) ابـن عربـي شطح معروف بايزيد را تأويل مي کند و فقها را به دليل مخالفت با اين انديـشه کـه نفـي غير از خدا در عرصه وجود مي کنند، سرزنش مي کنـد؛ ولـي همزمـان از آن هـا سـتايش مي کند که با ديدباني از مرزهاي انديشه ديني راه را بر مدعيان دروغين مي بندد (طـارمي ، ۱۳۷۵، ص ۲۳۱).