چکیده:
در چشم اندازی کلی ، این مقاله درباره قربانی شناسی و زوایای جامعه شناختی آن است . فرض اساسی این مقاله آن است که قربانی شناسی حوزه ای بسیار مهم و در عین حال مغفول در جرم شناسی اسـت . در میـان انـواع گونـاگون حوزه های تحلیل قربانیان جرایم ، این مقاله به طور مشخص به تحلیـل بازنمـایی حـوزه قربـانی شناسـی در رسـانه پرداخته است . برای نیل به این هدف ، این پژوهش با اتخـاذ یـک رویکـرد نظـری تلفیقـی در بسـترهای گونـاگون قربانی شناسی (به ویژه رویکرد قربانی شناسی پوزیتیویستی ) و یـک رویکـرد روش شـناختی کمـی و بـا اسـتفاده از تکنیک تحلیل محتوا، ٢٠٠ خبـر از اخبـار حـوادث روزنامـه همشـهری در ٦ ماهـه اول سـال ١٣٨٩را بـه صـورت نمونه گیری تصادفی سیستماتیک انتخاب و بررسی کرده است . یافته ها و نتایج این پـژوهش ، نشـان مـی دهنـد کـه بیشتر قربانیان ، مردان جوان متاهل ، دارای پایگاه اقتصادی متوسط و نیز از نوع قربانیان بیگناه بوده اند. در حالی که زنان قربانی در بیشتر موارد، مجرد بوده اند، از حیث گروه های سنی ، قربانیان خردسال و از حیث پایگـاه اقتصـادی ، قربانیان دارای پایگاه اقتصادی پایین ، در بیشتر موارد قربانی جرایم خشن شده اند. با این همـه روزنامـه همشـهری طبقه بالا و نیز متوسط اقتصادی را به عنوان عمده ترین گـروه قربـانی ، معرفـی کـرده اسـت . نتـایج ایـن پـژوهش ، هم چنین موید آن است که در بیش از ൗ١٢ موارد، قربانی شدن قربانیـان توسـط شـاهدان و دیگـر مـردم کشـف و گزارش شده است و در موارد بسیار معدودی خود قربانیان ، قربانی شدنشـان را اظهـار کـرده انـد. در بحـث بازتـاب رسانه ای جرم ، مشخص شد که در این روزنامه ، بزه دیدگی رده سنی نوجـوان بازتـاب داده نشـده و نیـز بسـیاری از ویژگی های زمینه ای قربانیان مانند وضعیت تاهل و یا پایگاه اقتصادی نامشخص است .
خلاصه ماشینی:
"در مجموع از تحلیل جداول (٩ و ١٠)، می توان بیان داشت که قربانیان مقصر بـه علت اینکه در بیشتر موارد (٧٣ درصد) با مجرم آشنا و یا فامیل بـوده انـد و نیـز ایـن احتمال برای این نوع قربانیان وجود دارد که با کشف جرم و به تبع آن قربانی شـدن آنها، بخشی از علت وقوع جرم به گردن آنها می افتد و واکنش های غیررسمی از جانب خانواده و دیگر افراد و یا احتمالا واکنش های رسمی دستگاه قضایی را به دنبال دارد، بزه دیده گی خود را آشکار نکرده و آن را بیان نمی کنند، افزون بر اینکـه ٨١ درصـد از قربانیان مقصر، قربانی جرام علیه اشخاص شده اند که از مصادیق رایج آن درگیـری بـا دوستان ، همکاران و فامیل بر سر مسائل مالی و یا شخصی است و یا جرایمی که خود در آن نقش مجرم را داشته اند و در یک خشونت بین فردی آسیب دیده انـد، احتمـال گزارش قربانی شدن توسط این دسته از قربانیان را ضعیف می کنـد بـه گونـه ای کـه پلیس نیز در هیچ کدام از این موارد عامل کشف جرم نبوده است .
پایگاه اقتصادی قربانیان نیز نشان مـی دهـد کـه افـراد دارای سـطح پایین اقتصادی ، بیشتر جرایم علیه اشخاص قربانی می شوند در حالی که هر دو گـروه متوسط و بالای اقتصادی در اغلب موارد قربانی جرایم علیـه امـوال شـده انـد، جـرایم جنسی نیز درباره افراد دارای پایگاه اقتصادی بالا صفر است که نشـان دهنـده تمـایز سبک زندگی و نوع روابط محافظه کارانه و همراه بـا امنیـت در ایـن طبقـه اقتصـادی است ، همـان طـور کـه گاتفردسـون بیـان مـی کنـد: تفـاوت هـا در سـبک زنـدگی و فعالیت های روزمره بر ریسک قربانی شدن تأثیر دارد زیرا بر احتمـال حاضـر بـودن در یک نقطه و زمان خاص مؤثر است و اینکه در تماس با فردی که بالقوه مهاجم اسـت ، قرار می گیریم (١٩٨١ ,Gottfredson بـه نقـل از ٢٠٠٦ ,Spalek)."