چکیده:
کو. ̄ku در فارسی میانه یکی از حروف ربط با معانی مختلـف اسـت . در ایـن مقالـه کوشیده ایم تا نشان دهیم که این حرف ربط در دورٔە تکوین فارسی دری ، در صورتی نزدیک به فارسی میانه به کار رفته است و از همین دوره نیز تغییر تلقی گویشوران از سـاخت آن موجـب شده تا این حرف ربط به حاصل ترکیب حـرف ربـط (کـه ) + ضـمیر (او) بازتحلیـل شـود. در فارسی دری شواهدی را در متون منثور می توان نشان داد که تا اندازٔە زیادی بـا کـاربرد فارسـی میانه مشابهت دارد. بااین حال ، در متون منظوم نیز این کاربرد گاه در کاربردی نزدیک به فارسی میانه در دوره های مختلف تاریخ زبان دری باقی مانده است . در متون فارسی ـ یهودی نیز ایـن صورت (کو. کاو) دیده می شود.
خلاصه ماشینی:
"هرکه با سلطان شود او هم نشین بر درش بودن بود عیـب و غبـین (به نقل از پاک نهاد ١٣٩٢: ١٠) منابع آذرفرنبغ فرخزادان (١٣٨٩)، روایت آذرفرنبغ فرخزادان (رساله ای در فقـه زردشـتی منسـوب بـه سـدٔە سـوم هجری )، آوانوشت ، ترجمه ، توضیحات و واژه نامه : حسن رضائی باغ بیدی ، مرکـز دائرة المعـارف بـزرگ اسلامی ، تهران ؛ آموزگار، ژاله و احمد تفضلی (١٣٨٠)، زبان پهلوی ، ادبیات و دستور آن ، معین ، تهران ؛ اسفراینی ، ابوالمظفر شاهفور بن طاهر بن محمد (١٣۵٧)، تاج التراجم ، تصـحیح : نجیـب مایـل هـروی و علی اکبر الهی خراسانی ، ج٣، میراث مکتوب ، انتشارات علمی و فرهنگی ، تهران ؛ انوری ، اوحدالدین (١٣۴٠)، دیوان ، به کوشش محمدتقی مدرس رضوی ، ج٢، بنگاه ترجمه و نشر کتـاب ، تهران ؛ ایرج میرزا (١٣۵٣)، تحقیق در احوال و آثار و افکار و اشعار ایرج میـرزا و خانـدان و نیاکـان او، بـه کوشـش محمدجعفر محجوب ، اندیشه ، تهران ، ١٣۵٣ بخشی از تفسیری کهن (١٣۵١)، به کوشش محمد روشن ، انتشارات بنیاد فرهنگ ایران با همکاری انسـتیتو خاورشناسی فرهنگستان علوم اتحاد جماهیر شوروی ، تهران ؛ جاماسب جی دستور منوچهر جی جاماسب آسانا (١٣٨٢)، متن های پهلـوی ، بـه کوشـش سـعید عریـان ، سازمان میراث فرهنگی کشور، تهران ؛ دهخدا، علی اکبر (١٣١٠)، امثال و حکم ، مطبعۀ مجلس ، تهران ؛ سعدی ، مصلح الدین مشرف بن عبدالله (١٣۶٩)، گلستان ، به کوشش غلامحسین یوسفی ، خوارزمی ، تهران ؛ عنصری ، حسن بن احمد (١٣۶٣)، دیوان ، به کوشش سید محمد دبیرسیاقی ، کتابخانه سنایی ، تهران ؛ فردوسی ، ابوالقاسم (١٣۶٨)، شاهنامه ، به کوشش جلال خالقی مطلق ، ج١، روزبهان ، تهران ؛ ــــــــــ (١٣٧٠)، شاهنامه ، به کوشش جلال خالقی مطلق ، ج٢، روزبهان ، تهران ؛ قادری ، تیمور (١٣٨٩)، «که هـای موصـولی در فارسـی میانـه (̄ka, ke ,̄ku)»، پژوهش هـای ایران شناسـی ـ ناموارٔە دکتر محمود افشار، جلـد بیسـتم ـ آفرین نامـه (هفتـاد و دو مقالـۀ اهداشـده بـه شـادروان دکتـر محمدامین ریاحی )، تهران ؛ مکنزی ، دیوید نیل (١٣٨٣)، فرهنگ کوچک زبان پهلوی ، ترجمـۀ مهشـید میرفخرایـی ، پژوهشـگاه علـوم انسانی و مطالعات فرهنگی ، تهران ؛ میهنی ، محمد بن عبدالخالق (١٩۶٢)، دستور دبیری ، به کوشش عدنان صادق ارزی ، انقره ؛ ــــــــــ (١٣٨٩)، آیین دبیری ، به کوشش اکبر نحوی ، مرکز نشر دانشگاهی ، تهران ؛ ناصر خسرو قبادیانی (١٣٨۴)، زاد المسافر، به کوشش سید محمد عمادی حائری ، مرکز میراث مکتوب ، تهران ؛ نظامی گنجوی ، الیاس بن یوسف بن ذکی بن مؤید (١٣۶٨)، شرف نامه ، به کوشش بهروز ثروتیان ، توس ، تهران ؛ Durkin-Meisterernst, Desmond (2004), Dictionary of Manichaean Middle Persian and Parthian, BREPOLS; Utas , Bo (1988), FARHANG I PAHLAVĪK, edited with transcription and commentary from the posthumous papers Henrik Samuel Nyberg, with collaboration of Cristopher Tall,Wiesbaden: Harrassowitz; MacKenzie, D."