چکیده:
پرخاشگری یک رفتار مطلوب در مسیر رشد طبیعی کودک است. ولی اگر تحت کنترل صحیح نباشد، میتواند بهصورت هیجان از هم پاشیدهای درآید. پرخاشگری بیش از حد طبیعی نمایانگر این است که کودک در یادگیری رفتارهای مطلوب در مواجهه با محرکهایی که خشم او را برمیانگیزد، شکست خورده است. صاحبنظران معتقدند که پرخاشگری ممکن است از ناکامیهای بنیادی ناشی شود یا بهعلت وجود مدلهای پرخاشگرانه در محیط کودکان بهوجود آید. (نوابینژاد، ۱۳۷۰)در سنین سه تا پنج سال، کودکان مهارتهای شناختی و کلامی را کسب میکنند. آنها معمولا مهارتهای جدیدی را که آموختهاند، در رفتارهای پرخاشگرانه نیز بهکار میگیرند، پیامدها و نتایج رفتار پرخاشگرانه را میفهمند و بنابراین، اگر رفتار پرخاشگرانه بهطور مثبت تقویت شود، میتواند دائما تکرار شود یا شدت پیدا کند و یا اینکه آن رفتار هم تکرار شود و هم شدت یابد. (غلامی حیدرآبادی، ۱۳۹۱)پرخاشگری برحسب زمان در شبانهروز، موقعیت، میزان آشنایی با کودکان دیگر و حضور یا غیبت بزرگسالان تغییر میکند و معمولا در زمان خستگی کودک و یا قبل از غذا خوردن و یا خوابیدن او شدیدتر میشود. کودکان نسبت به همسالانی که میشناسند و در حضور بزرگسالانی که به توجه و حمایت آنان نیاز دارند، رفتار پرخاشگرانة بیشتری از خود نشان میدهند. (نوابینژاد، ۱۳۷۰)
خلاصه ماشینی:
"(غلامی حیدرآبادی، ۱۳۹۱)پرخاشگری برحسب زمان در شبانهروز، موقعیت، میزان آشنایی با کودکان دیگر و حضور یا غیبت بزرگسالان تغییر میکند و معمولا در زمان خستگی کودک و یا قبل از غذا خوردن و یا خوابیدن او شدیدتر میشود.
(غلامی حیدرآبادی، ۱۳۹۱) ( عوامل اجتماعی صحنههای خشونتآمیزی که کودک در اجتماع شاهد آن است، مانند دعوا و نزاع دو راننده تاکسی با یکدیگر، ممکن است موجب یادگیری رفتار پرخاشگرانه در وی شود، همچنین تأثیر فیلمهای خشن تلویزیون را نمیتوان از نظر دور داشت.
(محمدخانی، ۱۳۸۸) سایر عوامل ( رویارویی با مشکلات و عدم تحمل کافی (غلامی حیدرآبادی، ۱۳۹۱) ( گاهی پرخاشگر بودن ناشی از یادگیری شیوة برخورد ما با مسائل ناراحتکننده است.
(محمدخانی، ۱۳۸۸) درمان راهبردهای درمانی موفق برای کودکان و نوجوانان راهبردهایی هستند که بر مشکلات رفتاری ناشی از تعاملهای والدین - کودک (برای نمونه، راهبرد آموزش والدین، رفتار درمانی خانواده) یا آموزش مهارتهای حل مسئله و آموزش مهار خشم در کودکان تکیه میکنند."