چکیده:
مارتین هایدگر در کتاب درباره ذات حقیقت اظهار میدارد که«ذات حقیقت آزادی
است».این مقاله درصدد تفسیر این عبارت و روشن ساختن تفسیر عمیقتری است که هایدگر
از معنا و مفهوم حقیقت و نسبت آن را آزادی آدمی ارائه میدهد. در این بحث آزادی نه
در معنا و مفهومی سیاسی یا اجتماعی بلکه در گفتمانی وجودی(اگزیستانسیل)و هستی
شناختی (اولتولوژیک)به کار رفته است.
خلاصه ماشینی:
باید توجه داشت آن چه در نقد عقل محض کانت قوه خیال نامیده میشود، اشاره به همان واقعیتی دارد که در وجود و زمان هایدگر، از آن به دازاین 5 یا اگزیستانس 6 ، یعنی نحوه هستی خاص آدمی، تعبیر میگردد.
هایدگر، همین تصویر خویش را از دازاین و تلقی خود از خصوصیت طرحافکنی آزادانه دازاین به منزله یکی از اوصاف اساسی آدمی و نقش اساسی این طرح افکنی آزادانه در قوام بخشی به ماهیت ادراک و تفکر را، در تفسیر خویش از کانت نیز بازگو مینماید، و میکوشد تا نشان دهد آزادی یکی از ویژگیهای اساسی خودادراکی استعلایی و یکی از عناصر بنیادی در مواجهه با یک متعلق و در عمل متعلق سازی(ابژه سازی)و برابر ایستادن یک برابر-ایستا(ابژه)است.
تمام تلاش هایدگر در تفسیر خود از کانت این است، تا نشان دهد مراد کانت از این همان وحدت ذاتی شهود و فاهمه، یعنی همان وصف استعلای ذهن یا برون خویشی نحوه هستی آدمی به سوی وجود موجودات است.
در فلسفه سنتی حقیقت به منزله مطابقت میان ذهن و عین تعریف میشود اما هایدگر خواهان است به این مسأله پاسخ دهد که چه چیز خود این مطابقت را امکان پذیر میسازد؟با توجه به نظر هایدگر، در عمل بازنمایی(به تصور در آوردن یک متعلق)، ما میگذاریم خود موجود، آن چنان که هست، مدعایش را بر ما افکند و بدین نحو قابل بازنمایی گردد.
po,ydutS detartsullI nA:reggedieH (13)- dnoceS dna tsriF ehT),nosaeR eruP fo euqitirC ehT,leunammI,tnaK s,nitraM TS,htimS pmeK namroN yb hsilgnE ot namreG morf detalsnarT(noitidE .