چکیده:
متون فارسی عرفانی، بهویژه متون متقدم منثور قرن پنجم و ششم به دلایل و عوامل گوناگون، بستری فراهم کردهاند که اسطوره گناه و هبوط آدم(ص) در کنار مؤلفههایی چون اختیار و اراده انسان، آگاهی و معرفت، آزادی و جبر، بیشترین بسامد را داشته باشد. در این مقاله، نویسنده ضمن بررسی مفهوم گناه و هبوط در چهار حوزه «اصل واقعه هبوط»، «امکان هبوط»، «اهداف هبوط» و «نتایج هبوط»، مهمترین اشتراکات و افتراقات اندیشه عارفانی چون احمد غزالی، عینالقضات همدانی و روزبهان بقلی را ضمن تطبیق، بررسی و تحلیل کرده است. حاصل سخن اینکه، در مجموعه متون منثور فارسی عرفانی بهویژه در دستگاه فکری عارفان یاد شده، مفهوم هبوط و گناه با توجه به ارکان چهارگانه آن، با رنگ و بویی اسطورهای و نمادین بازتاب یافته است.متون فارسی عرفانی، به ویژه متون متقدم منثور قرن پنجم و ششم بـه دلایـل و عوامـل گوناگون ، بستری فراهم کرده اند که اسطوره گناه و هبوط آدم (ص ) در کنار مؤلفـه هـایی چون اختیار و اراده انسان ، آگاهی و معرفت ، آزادی و جبر، بیش تـرین بسـامد را داشـته باشد. در این مقاله ، نویسنده ضمن بررسی مفهوم گناه و هبوط در چهـار حـوزه «اصـل واقعه هبوط »، «امکان هبوط »، «اهداف هبوط » و «نتایج هبوط »، مهم ترین اشتراکات و افتراقات اندیشه عارفانی چون احمد غزالی، عـین القضـات همـدانی و روزبهـان بقلـی را ضمن تطبیق ، بررسی و تحلیل کرده است . حاصل سخن اینکه ، در مجموعه متون منثور فارسی عرفانی به ویژه در دستگاه فکری عارفان یاد شده ، مفهوم هبوط و گناه با توجه به ارکان چهارگانه آن ، با رنگ و بویی اسطوره ای و نمادین بازتاب یافته است .
خلاصه ماشینی:
با توجه به انعکاس مسأله اسطوره گناه نخستین (Original sin) در ذهن ، روان و زبـان انسان ها در طول تاریخ ، بررسی مفهوم هبوط آدم در متون عرفـانی فارسـی از یـک سـو و مقایسه آن با دیدگاه فلاسفه متأخری چون کرکگـور، سـارتر و تیلـیش از سـویی دیگـر؛ میتوان گفت که برآیند این انعکاس در اندیشه عارفان ، بیان اسطوره درد و رنج های ازلی بوده است که به طور عموم در چهار قالب اصل واقعه هبوط ، امکان هبوط ، اهداف هبـوط و نتایج هبوط عرضه شده اسـت .
عین القضات هم در بیان اهداف هبوط و گناه ، معرفـت و شـناخت خـدا را مهـم تـرین انگیزه میداند؛ چراکه معتقد است معرفت امروز، بالقوه رؤیت فـردا را بـه همـراه خواهـد داشت (همدانی، ١٣٨٦: ٥٩) و با توجه و تکیه بـه سـخن «م-ن ء-رف نفس-ه فق-دء-رف رب-ه » از خود بدرآمدن (شناخت خود) را رؤیت خدا و دیـدن جهـان دیگـر دانسـته (همان : ١٢) و هم چنان از دیگر راه های شناخت خدا را، کشتن نفس اماره دانسته است (همان : ٢١٩).
عین القضات هم هم چون وی، به بحث حجـاب هـا و مـوانعی کـه سـد راه رسـیدن بـه معشوق است ، پرداخته و درد و رنج و کمال جویی و رسیدن به کمال مطلق را بـه عنـوان مهم ترین نتایج هبوط آدم بررسی و تحلیل کـرده اسـت .
روزبهان نیز در مقام بیان نتـایج اسـطوره گنـاه و هبـوط انسـان ، هـم چـون غزالـی و عین القضات ، به مبحث درد و رنج و کمال جویی اشاره دارد؛ و ماننـد آنـان ، حجـاب هـا را حایلی میان طالب و مطلوب دانسته (بقلی شیرازی،١٣٦٠: ٥٧٢)، و بـه بررسـی و کشـف موانع پرداخته است .