چکیده:
در این مقاله نخست منطق اینهمانی را معرفی میکنیم، سپس ضمن تقریر مشکلی در
تعبیر اینهمانی، راهحل گوتلوب فرگه را در حل آن از طریق تمایز معنی و مصداق در
اسامی شرح میدهیم، آنگاه با بیان تفاوت اسم خاص و وصف خاص به مسئله اینهمانیهای
ضروری پرداخته، و آراء کریپکی را در وجود جملههای تجربی ضروری بررسی میکنیم.در
پایان، با ذکر اشتباه متداولی در فهم نکتهای منطقی، راه رفع آن را نشان میدهیم.در
این مقاله برای نخستین بار به سابقه برخی از این مسائل در آثار فیلسوفان ایران نیر
به اجمال اشاره میکنیم.
خلاصه ماشینی:
اکنون با توجه به این اطلاع تاریخی که«مصلح الدین»نام خاص دیگر سعدی است اینهمانیهای (سعدی-نویسنده گلستان)و(مصلح الدین-نویسنده بوستان)هر دو صادق هستند، اما صدق هیچیک ضروری نیست.
سعدی که نام خاص دیگر او مصلح الدین است میتوانست یا ممکن بود، نه گلستان را نوشته باشد و نه بوستان را و البته این ایرادی است درست و پذیرفتنی؛ولی بنابر استدلال بالا، صدق این دو اینهمانی را باید ضروری دانست.
بنابراین نظریه آنچه صدق آن ضروری است اینهمانی زیر است: سعدی-مصلح الدین توضیح اینکه فرض کنید دانشآموزی بوستان و گلستان را جداگانه خوانده باشد و به او گفته باشند نویسنده بوستان، مصلح الدین است و نویسنده گلستان، سعدی؛اما نداند این دو نام خاص نامیده واحدی دارند.
ولی این اطلاع یا علم، تجربی و پسینی (iroiretsop a) خواهد بود، نه پیشینی و فارغ از تجربه؛ ولی بنابر سنت فلسفی جا افتادهای، جملههای ضروری باید پیشینی باشند نه پسینی؛بنابراین چگونه ممکن است اینهمانی بالا که دانش ما از صدق آن پسینی است ضروری باشد؟ بنابراین نظریه صدق اینهمانیهایی هم که دو حد آن نام خاص هستند ضروری نیست، و همان ایرادی را بر نام خاص میتوان گرفت که بر وصف خاص؛تقریر دیگری از این ایراد، مثال معروفی است که آن را به دلیل اهمیت و شهرت تاریخی آن ذکر میکنیم.
یعنی اگر b و a دو نام خاص باشند وباشد، آنگاهمیشود؛و این نکته اساسی مبحث است، هیچیک از احکام ضروری در مورد وصفهای خاص(مگر در مواردی که وصف خاص همان حکم نام خاص را داشتهاند)صادق نیست.