چکیده:
هدف این تحقیق سنخشناسی روابط با جنس مخالف در بین دختران جوان است. این پژوهش با استفاده از روش کیفی، با رویکرد نظریهپردازی دادهمحور و بهکارگیری تکنیک مصاحبۀ نیمهساختیافته و تعاملی انجام شد. جامعة مطالعهشده در این پژوهش دختران جوان 19ـ30 سالة ساکن در شهر کرمانشاه بود. با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند و نظری، با 48 نفر از دخترانی که در اینگونه روابط درگیر بودند، مصاحبه شد. یافتههای این تحقیق نشان داد که در جامعة مطالعهشده، شش سنخ ارتباط با جنس مخالف در بین دختران وجود دارد که شامل روابط ناب، روابط مصلحتی، روابط همبالینی، روابط ازدواجمحور، روابط ابزاری، و روابط سیالاند. براساس یافتهها، همۀ سنخهای ارتباطی (به غیر از رابطة ناب)، از گفتمان پسامدرن متأثر بوده و ویژگیهایی چون سیالیت، شکنندگی، مقطعیبودن، عدم تعهد، و تکثرگرایی در دوستی دارند. رابطة ناب نیز متأثر از گفتمان مدرن ویژگیهایی مانند تعهد و تعلق عاطفی، عشق، رابطة جنسی، و نگرش غیرابزاری به رابطه دارد.
خلاصه ماشینی:
"برای مثال ، گیدنز١ در این زمینه معتقد است خصلت دوستی کـه در محـیط هـای پـیش از مدرن در ارتباط با اجتماع محلی و خویشـاوندی مطـرح بـوده و دوسـتیهـای نهادمنـد، ماننـد برادریهای خونی یا هم رزمی، صورت های اساسی رفاقت به شمار مـیآمدنـد؛ امـروزه (بـا بسـط گستردة نظام های انتزاعی و از جمله بازارهـای کـالایی)، سرشـت آن دگرگـون شـده و موجـب کم مایه شدن زندگی شخصی، تحلیل رفتن روابط شخصی و دگرگونی ماهیت آن ، و به طـورکلـی تغییر در شکل تعاملات زندگی در سدة بیستم شده است [٢٩،ص ١٤١ـ١٤٤].
باومن ٢ نیز از جمله نظریه پردازانی است که هم سو با دیدگاه گیـدنز معتقـد اسـت در دوران مدرن ، افراد به شدت به «ایجاد رابطه » با یکدیگر ولی درعین حال بیمناک از «مـرتبط بـودن » و به ویژه «مرتبط بودن همیشگی» محتاج اند که این بدان معناسـت در جهـان «فردیـت بخشـی» بیامان ما، روابط هم خوب و هم بد تلقی میشوند [٦،ص ١٠ـ١١].
با توجه به این مهم و از آنجـا کـه تحقیقـات سـنخ شناسـانه ، موجب درک پیچیدگیهای موجود در این نوع رابطه میشود، پـژوهش حاضـر رسـالت و هـدف خود را سنخ شناسی ١ الگوهای متفاوت روابط بین دختران و پسران قرار داده است .
همچنین به رغم آنکه مطالعات خارجی زیادی در زمینۀ گروه های دوستی انجام شده اسـت ، از آنجا که در عموم این جوامع حد و مرزهای دوستی با جـنس مخـالف بـه منزلـۀ یـک مسـئلۀ اجتماعی تلقی نمیشـود، تعـداد معـدودی از ایـن پـژوهش هـا بـه دوسـتی بـا جـنس مخـالف پرداخته اند."