چکیده:
تصویر کوهن از سیر تحول یک علم را میتوان بهوسیلۀ این طرح بیپایان خلاصه کرد: پیش علم - علم عادی - بحران - انقلاب - علم عادی جدید - بحران جدید. ویژگی عمدۀ نظریۀ وی تأکیدی است که بر ممیزۀ انقلابی تحولات علمی دارد. بر این اساس انقلاب علمی متضمن طرد یک ساختار نظری و جانشینی ساختار ناسازگاری دیگر است. از زمان طرح این نظریه در کتاب ساختار انقلابهای علمی، این پرسش مطرح بوده که آیا تصویر کوهن از تاریخ علوم طبیعی در مورد سایر علوم نیز سازگار است؟در نگاه اول به نظر میرسد پاسخ منفی باشد. در این مقاله سعی شده تا نشان داده شود که گذر از مجازات به ترمیم، انقلاب علمی کوهن در حقوق کیفری است. البته این بدان معنا نیست که تمامی مقومات تصویر کوهن عینا در این حوزه از علم صادق است، بلکه ویژگی مهم آن، یعنی ممیزۀ انقلابی تحول علمی در حوزۀ حقوق کیفری نیز صدق میکند. به عبارت دیگر، هرگاه ما با یک پارادایم کوهنی در حقوق کیفری سروکار داشته باشیم که مورد پذیرش جامعۀ علمی قرار گرفته باشد، تغییر پارادایمی در حقوق کیفری واقعا امکانپذیر است. تغییر این پارادایم، انقلاب کوهنی را در پی خواهد داشت.
The Kuhn picture of the evolution of a science can be summarized by these endless
plans: the science, normal science, the crisis, the revolution, new normal science,
and new crisis. The distinguishing feature of this theory is emphasis on
revolutionary scientific change; so that according to this theory, the scientific
revolution rejects the theoretical structure underlying and succession of other
conflicts. Since the introduction of this theory in the book of The Structure of
Scientific Revolutions, the persistent question was whether Kuhn's picture of history
of natural science applies to the other science. At first glance, it seems that the
answer is no; in this paper it is shown that the transition from punishment to
restoration is a Kuhn scientific revolution in criminal law. Of course, this does not
mean that all detail and components of Kuhn’s theory is the same in this field of
science, but it's important feature that the revolutionary scientific developments will
also apply in criminal law. In other words, when we are dealing with a Kuhn’s
paradigm in criminal law which have been accepted by the scientific community,
paradigm shift in criminal law really is possible.This paradigm shift will follow
Kuhn’s revolution.
خلاصه ماشینی:
"پرسش این است ک آیا این گونه تحول را در دیگر حوزه های عل نیز می توان دیـد؟ در ایـن مقاله سعی ش با ارائة نمونه ای از تاریخ حقـوق کیفـری ، یعنـی تطـور از مجـازات بـه تـرمیم ، پارادایمی بودن حقوق کیفری نشان داد شود و با توجه به مفهوم پارادایم و انقلاب هـای علمـی کوهن ، این نظریه در مورد تطورات حقوق کیفری در تغییر از مجازات به ترمیم بررسی شود.
زندان ها هیچ سود و منفعتی ایجاد نمی کنند و چیزی که به کارگران پرداخت می شود، البته اگر خلاصة جذاب در مورد اینکه این سیستم چگونه عمل مـی کـرده و چگونـه بـا مجـازات تعیـین شـده از سـوی حکومت جایگزین شده است ، ببینید: Stephen Schafer, "Compensation and Restitution to Victims of Crime", 2d ed.
بنابراین اگر پارادایم مجازات بر اساس خسارات ناشی از ارتکـاب جـرم کـه بـر نظـم حقـوقی ـ اخلاقی جامعه و بعد بر بزه دیده وارد شده است ، اقدام می کنـد، پـارادایم تـرمیم ، خسـارات و درد و رنج های روحی ـ جسمانی بزه دیدگان و وابستگان نزدیک آن ها را در پاسخ هـا و اقـدامات ترمیمـی محور قرار می دهد که می توانند متنوع باشند (اسـترداد مـال ، جبـران و تـرمیم خسـارت مـادی و معنوی و روانی ، آشتی ، عذرخواهی ، عفـو و ..."