چکیده:
تحقیق حاضر با هدف تبیین معادله ساختاری عوامل موثر بر کارآفرینی دانش آموختگان تحصیلات تکمیلی رشته تربیت بدنی دانشگاه پیام نور انجام شده است.به همین منظور آثار هریک از ویژگی های روانشناختی، مدیریتی و سازمانی،تحصیلی و آموزشی،محیطی و جمعیت شناختی دانش آموختگان توسط پرسشنامه مورد بررسی قرار گرفته است.روش تحقیق توصیفی تحلیلی می باشد، که با بکارگیری تحلیل رگرسیون چندگانه و تحلیل مسیر انجام شده است.برای آزمون فرضیه های تحقیق و آزمون مدل مفهومی از مدل سازی معادلات ساختاری و جهت ساخت و اجرای معادلات از نرم افزار لیزرل استفاده شده است.کلیه دانش آموختگان مقطع کارشناسی ارشد تربیت بدنی دانشگاه پیام نور از سال 1385 الی1391 به عنوان جامعه آماری مدنظر قرار گرفته اند؛ تعداد 203 نفر با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. یافتههای تحقیق نشان داد؛ اثر ویژگی های مدیریتی و سازمانیدانش آموختگان بر مهارتکارآفرینیدارای ضریب استاندارد 8/0و اولویت اول و ویژگیهای روانشناختی، تحصیلی و آموزشی، جمعیت شناختی و محیطی در اولویت های بعدی قرار دارند. با توجه به یافته های تحقیق نتیجهگیری می شود که ساختار اداری و سازمانی کشور باید به گونهای طراحی شود که تبادل ایده های نوآورانه در آن به ساده ترین شکل و با صرف کمترین میزان هزینه و زمان انجام پذیرد و مفاهیم و اصول مدیریت و سازماندهی به صورتی ملموس تر و کاربردی تر به دانشجویان آموزش داده شود.
خلاصه ماشینی:
"13K5) بحث و نتیجه گیری همانگونه که قبلا نیز آمده است ؛ هدف از انجام تحقیق حاضر تبیین معادله ساختاری عوامل موثر بر مهارت کارآفرینی دانش آموختگان تحصیلات تکمیلی رشته تربیت بدنی دانشگاه پیام نور می باشد، با توجه به متغیرهای پنجگانه مشهود، پژوهش هایی را که با موضوع تحقیق شباهت و قرابت بیشتری دارند، می توان به پنج گروه تقسیم کرد: گروه اول :که به متغیر ویژگی های روانشناسی و تأثیر آن بر مهارت کارآفرینی پرداخته اند.
کسب اولویت دوم با توجه به دیدگاه نمونه آماری نشان از اهمیت بالای اثر عوامل روانشناسی بر مهارت کارآفرینی می باشد، اما بیانگر این واقعیت نیز می باشدکه علاوه بر ویژگی های روانشناختی و فردی متغیر دیگری وجود دارد که از نظر پاسخ دهندگان دارای اهمیت بیشتری بر کارآفرینی است ، این نتیجه با نتایج تحقیقات ژائو و همکاران (٢٠٠٥) که بیان داشته اند خودکارآمدی نقش مهمی در توسعه نیت های دانشجویان برای تبدیل شدن به کارآفرینان ایفا می کند، لی و همکاران (٢٠١١) که به این نتیجه رسیدند بین باور به خودکارآمدی و نیت های کارآفرینی رابطه ای مثبت و معناداروجود دارد، دی پیلز (٢٠٠٧) که بیان داشت ویژگیهای شخصیتی در ایجاد انگیزه و قصد کارآفرینانه تأثیر مثبت دارد، مارکمکن و بارون (٢٠٠٣) که عوامل اثرگذار بر موفقیت کارآفرینانه را مناسب بودن ویژگی های فردی کارآفرینان در کار می دانند، کیگوندو (٢٠٠٢) که عوامل اثرگذار بر موفقیت کارآفرینان را به سه گروه ویژگی های شخصیتی کارآفرین ، ویژگی های سازمان و محیط آن تقسیم کرده است وکروزیک و پاویک (٢٠١٠) که بیان داشته اند رویکرد ویژگی ها ی شخصیتی در مقایسه با سایر رویکردهای کارآفرینی رواج بیشتری دارد، دارای همخوانی می باشد."