چکیده:
مدیران بیشاطمینان بازدههای آیندۀ سرمایهگذاریهای شرکت را بیشبرآورد میکنند، لذا انتظار میرود این مدیران شناسایی زیان را به تأخیر انداخته و تمایل کمتری به استفاده از رویههای حسابداری محافظهکارانه داشته باشند. پژوهش حاضر، به بررسی رابطۀ بین محافظهکاری حسابداری و بیشاطمینانی مدیریت و مطالعۀ آثار نظارت خارجی بر این رابطه میپردازد. در این مطالعه، برای اندازهگیری بیشاطمینانی مدیریت از دو سنجۀ مبتنی بر تصمیمات سرمایهگذاری استفاده شده است. سنجۀ محافظهکاری شرطی مبتنی بر الگوی رگرسیون خان و واتس (2009) و دو سنجۀ محافظهکاری غیرشرطی مبتنی بر اقلام تعهدی و تفاوت چولگی سود و جریانات نقدی است. نمونۀ پژوهش شامل 62 شرکت برای دورۀ زمانی 1378 لغایت 1391 است. نتایج نشان میدهد بین محافظهکاری شرطی و غیرشرطی با بیشاطمینانی مدیریت رابطهای منفی و معنادار وجود دارد. به علاوه، یافتهها نشان داد که نظارت خارجی اثر منفی بیشاطمینانی بر محافظهکاری شرطی را کاهش داده، اما اثر مشابه در مورد محافظهکاری غیرشرطی نخواهد داشت.مدیران بیش اطمینان بازده های آیندة سرمایه گذاری های شرکت را بیش برآورد ی م کنند، لذا انتظار می رود این مدیران شناسایی زیان را به تأخیر انداخته و تمایل کمتری به استفاده از رویه های حسابداری محافظه کارانه داشته باشند. پژوهش حاضر، به بررسی رابطة ن یب محافظه کاری حسابداری و بیش اطمینانی مدیریت و مطالعة آثار نظارت خارجی بر این رابطه می پردازد. در این مطالعه ، برای اندازهگیری بیش اطمینانی مدیریت از دو سنجة مبتنی بر تصمیمات سرمایه گذاری استفاده شده است . سنجة محافظه کاری شرطی مبتنی بر الگوی رگرسیون خان و واتس (٢٠٠٩) و دو سنجة محافظه کاری غیرشرطی مبتنی بر اقلام تعهدی و تفاوت چولگی سود و جریانات نقدی است . نمونة پژوهش شامل ٦٢ شرکت برای دورة زمانی ١٣٧٨ لغایت ١٣٩١ است . نتایج نشان ی م دهد یب ن محافظه کاری شرطی و غیرشرطی با بیش اطمینانی مدیریت رابطه ای منفی و معنادار وجود دارد. به علاوه ، یافته ها نشان داد که نظارت خارجی اثر منفی بیش اطمینانی بر محافظه کاری شرطی را کاهش داده، اما اثر مشابه در مورد محافظه کاری غیرشرطی نخواهد داشت .
خلاصه ماشینی:
"بدین ترتیب ، پژوهش حاضر به پیروی از پژوهش احمد و دوئلمان ١ (٢٠١٣) رابطة بین محافظه کاری شرطی و غیرشرطی با بیش اطمینانی مدیریت و نیز آثار نظارت خارجی بر این رابطه را مورد مطالعه قرار می دهد.
اگر این شرکت ها از رویه های حسابداری محافظه کارانه استفاده کنند، به دلیل خودانتخابی مدیران ممکن است رابطه ای مثبت ن یب محافظه کاری و بیش اطمینانی وجود داشته باشد.
پیشینة پژوهش مالمندیر و یت (٢٠٠٨) با بررسی شرکت های آمریکایی نشان دادند بیش اطمینانی منجر به سرمای گذاری یش از اندازه شده و مدیران بیش اطمینان تمایل زیادی برای تحصیل شرکت ها دارند که این امر منجر به کاهش ارزش شرکت در طول زمان خواهد شد.
اگر نظارت خارجی قوی به این منجر گردد که مدیران بیش اطمینان از رو ه ی های حسابداری محافظه کارانه بیشتر (کمتر) استفاده کنند، β به صورت معناداری مثبت (منفی ) خواهد بود.
مشابه یافته های احمد و دوئلمان (٢٠١٣)، ضریب هر دو سنجة بیش اطمینانی مدیر یت (CAPEX و Over-Invest) منفی و معنادار است که نشان می دهد با افزایش بیش اطمینانی مدیریت ، استفاده از حسابداری محافظه کارانه کاهش خواهد یافت .
نتایج برآورد الگوی محافظه کاری شرطی (C_Score) بر بیش اطمینانی مدیریت [به تصویر مراجعه شود] نوع رابطة این متغیر با محافظه کاری شرطی مشابه یافته های احمد و دوئلمان (٢٠١٣) و برخلاف یافته های فروغی و عباسی (١٣٩٠) است .
نتایج آزمون فرضیة اول و دوم پژوهش ، مشابه یافته های احمد و دوئلمان (٢٠١٣)، نشاندهندة رابطة منفی و معنادار ن یب بیش اطمینانی و محافظه کاری شرطی و غیرشرطی است ."