چکیده:
پند پیران از متون عرفانی بهجامانده از قرن پنجم هجری است که نویسندۀ آن ناشناخته است. این کتاب مجموعهای از حکایات را با موضوعات مختلف در خود جای داده است. یکی از مهمترین موضوعاتی که در حکایات این کتاب جلوهگری میکند، تصوف و عرفان است. منبع حکایات این کتاب که دربارۀ صوفیان مشهور قرن سوم هجری و شیوۀ زندگی و کرامات ایشان است، ناشناخته مانده و بدان اشارهای نشده است؛ بنابراین، در این گفتار برآنیم با کنکاش در منابع عربی و ایرانی سرچشمههای این حکایات را پیدا کنیم. براساس یافتههای پژوهش، حکایات این کتاب در منابع عربی و برخی منابع ایرانی کهن که پیش از پند پیران یا همعصر آن بوده، نقل شدهاند. این مسأله نشان میدهد که نویسندۀ پند پیران همۀ حکایات را با ذوق و قریحۀ خویش بهنگارش در نیاورده، بلکه از منابع پیشین نیز استفاده کرده است. همچنین این حکایات در منابع پس از پند پیران با تغییر و تفاوت نقل شدهاند که نشان میدهد این روندی عمومی است که در گذشتۀ دور در ادبیات وجود داشته و مختص به دورۀ خاصی نیست. همچنین ردپای حکایات پند پیران بهعنوان یکی از متون کهن را میتوان در منابع بعدی ایرانی نیز یافت.
خلاصه ماشینی:
"٣٠ ادیان و عرفان ، سال چهل و هشتم ، شمارٔە یکم ، بهار و تابستان ١٣٩٤ همچنین در منابع عربی پس از پند پیران بازتاب زیادی داشته و به اشکال مختلف نقل شده است : قال ذوالنون : کنت شابا صاحب لهو، ثم تبتفرکبت فی المرکب مع تجار، و رکب معنا شاب صبیح الوجه ، فلما توسطنا البحر فقد صاحب المرکب کیسا...
٣٢ ادیان و عرفان ، سال چهل و هشتم ، شمارٔە یکم ، بهار و تابستان ١٣٩٤ این حکایت در منابع عربی به چند شکل و با تغییر نقل شده است : قال ذوالنون المصری رأیت فی التیه أسود کلما ذکر لله ابیض لونه ...
٣٤ ادیان و عرفان ، سال چهل و هشتم ، شمارٔە یکم ، بهار و تابستان ١٣٩٤ این حکایت در منابع عربی پیش از پند پیران با حذف و اندک تغییر نقل شده است : قال الجنید: جئت مسجد الشونیزیة فرأیت فیه جماعة من الفقراء یتکلمون فی الآیات ، فقال فقیر منهم : أعرف رجلا لو قال لهذه الأسطوانة کونی ذهبا نصفک و نصفک فضة ...
در مورد توکل حاتم اصم نیز در برخی منابع عربی پس از پند پیران به گونه ای دیگر ٣٦ ادیان و عرفان ، سال چهل و هشتم ، شمارٔە یکم ، بهار و تابستان ١٣٩٤ مطالبی نقل شده است : و سئل : علام بنیت أمرک هذا فی التوکل علی لله ؟، قال : علی خصال أربع : علمت أن رزقی لا یأکله غیری ..."