چکیده:
رابطه تاریخ و فلسفه، همواره یکی از مسائل مطرح در هر دو علم بوده است. برخی
کوشیدهاند تاریخ را تابع فلسفه نشان دهند که البته امروزه مخالفانی جدی یافته است.
آنان با استناد به اصول علمی، در ناصواب خواندن تلاش پیشگفته میکوشند.
مطهربنطاهر مقدسی از کسانی است که با مطرح کردن برخی مسائل فلسفی کنار روایات
تاریخ به هر دو حوزه پرداخته است.
در آثار او، توجیه عقلانی از امور و وقایع، کنار کمک گرفتن از خرد برای تشخیص سره
از ناسره به خوبی نمایان است. با این حال، وی نتوانسته به تعریف دقیقی از «رابطه»
فلسفه و تاریخ دست یابد و هر دو مقوله با پیوندهای بسیار اندک با یکدیگر، کنار و
گاه به دنبال هم مطرح شدهاند. توجه وی به مسائل فلسفی و توجیه عقلانی آن را
میتوان ناشی از وضعیت عصر وی دانست که مقدسی به علل متعدد از جمله علایق شخصی و حس
مسؤلیت و دینداری به آن روی آورده است.
The result of Aboo-Ali Ahmad Ibn Mohammad Maskavaih Razi's special look (died at 421 Qamari) at the process of history is presentation of a kind of critical interpretation and explication of history and explanation of the type of philosophy of history. The new method that he created by combining Iranian، Greek and Islamic historical insights or history writing traditions، shows a conscious and purposeful approach that has been very effective in his course of writing historical events and his critical look at events. His critical insight is an approach that is the extract of his understanding and empiricist intelligence on one hand، and the result of his pragmatist philosophical and moral insight in explaining historical events on the other hand.
An exact examination of his historical book that is very well named “Experiences of nations and successive determinations” shows that besides presenting a wholistic theoretical system based on how human societies change while he has a different perspective from his predecessors، Aboo-Ali Maskavaih Razi also mentions critical philosophy of history in its best manner.
In this writing، while trying to investigate Maskavaih Razi’s view about history writing and his method، I will try to investigate the first sparks of historical sociology and psychology and in other words، philosophy of history according to his view.
خلاصه ماشینی:
"مهمترین بخش از کتاب البدء و التاریخ که در آن دیدگاه فلسفی مقدسی طرح شده، فصلهای یکم تا نهم است و با وجود قید شدن عبارت «در یادکرد تاریخ از روزگار آدم تا روزگار ما» پیشبینیهای قیامت و حوادث مرتبط با آن نیز آمده است؛ از این رو نزدیک به نیمی از کتاب به مباحث فلسفی و بحثهای کلامی اختصاص یافته که نمیتوان آنها را اخبار رخدادهای تاریخی تلقی کرد؛ افزون بر آن، در لابهلای روایات تاریخی نیز مواردی از بحث کلامی گنجانده شده است.
به نظر میرسد فراگیر شدن این امر، افراد بسیاری را به تکاپو واداشت و از آن جمله مطهربنطاهر مقدسی بود که کتاب خود را با هدف آگاه ساختن افکار مردم آغاز کرد و مباحث فلسفی و کلامی را در ابتدای آن نگاشت و پس از آن به حوزه تاریخ پرداخت.
به نظر میرسد، با شیوه پیشین، مقدسی با هوشمندی و هدفمندی عمل کرده است و نمیتوان «ملاحظات فلسفی وی را همچون وصلههای ارغوانی» دانست که «تقریبا تصادفی و جهت آرایش متن به بخشهای گوناگون اثر متصل شده» باشند (رزنتال، همان، ص136)؛ البته همان طور که ذکر شد، در بخشهایی از اخبار تاریخی که لازم بود، وی در مقام تطبیق و نقد برآمده که ضرورت توسل به مباحث فلسفی یا کلامی یا عقلانی آن را ایجاب میکرد."