چکیده:
هدف: یکی از برجستهترین ویژگیهای رهبران استراتژیک، خلق یک چشمانداز مؤثر است که مبتنی بر باورهای افراد و متجلی در رفتار بلندمدت سازمان باشد. مقالۀ حاضر به تبیین چارچوب مفهومی فرایند تأثیر باورهای توحیدی رهبران بر چشمانداز سازمان پرداخته است. روش: برای دستیابی به هدف پژوهش، با مدیران صنایع مختلف کشور، مصاحبه اکتشافی صورت گرفت و چشمانداز، مأموریت و ارزشهای سازمانی چندین شرکت برتر دنیا بررسی شد. مصاحبه شوندگان با استفاده نمونهگیری هدفمند و با کمک روش گلوله برفی برگزیده شدند. دادههای گردآوری شده با استفاده از نظریۀ دادهبنیاد (رویکرد گلیزر) تحلیل شدند. یافتهها: پس از انجام مراحل گردآوری دادهها و تحلیل با کمک نظریه دادهبنیاد،33 مفهوم و در نهایت 10 مقوله به عنوان متغیرهای مؤثر در فرایند تأثیر باورهای توحیدی رهبران بر چشمانداز سازمان شناسایی شدند. نتیجهگیری: علاوه بر شناسایی رابطه میان متغیرهای فرایند تأثیر باورهای توحیدی بر چشمانداز سازمان، نتایج دیگری نیز حاصل شد: در این پژوهش ماهیت واحدی برای چشمانداز شناسایی نشد؛ یعنی چشمانداز میتواند یک سبک، فرایند، یک محتوا یا زمینه باشد؛ دیگر آنکه توجه به موضوعاتی چون: زمان، مکان و حرکت در فلسفۀ اسلامی برای تبیین چشمانداز توحیدی بسیار حائز اهمیت است و چشمانداز توحیدی، چشمانداز سازمان یا انسان موحد است و روش اصلی پردازش آن اکتشافی است. در نهایت اینکه، موضوع باورهای معنوی و توحیدی با موضوعات حکمت و برکت در ادبیات اسلامی ارتباط تنگاتنگی دارند که در این مقاله تا حدی تبیین شده است.
خلاصه ماشینی:
"نتیجه گیری: علاوه بر شناسایی رابطه میان متغیرهای فرایند تأثیر باورهای توحیدی بر چشم انداز سازمان، نتایج دیگری نیز حاصل شد: در این پژوهش ماهیت واحدی برای چشم انداز شناسایی نشد؛ یعنی چشم انداز میتواند یک سبک ، فرایند، یک محتوا یا زمینه باشد؛ دیگر آنکه توجه به موضوعاتی چون: زمان، مکان و حرکت در فلسفۀ اسلامی برای تبیین چشم انداز توحیدی بسیار حائز اهمیت است و چشم انداز توحیدی، چشم انداز سازمان یا انسان موحد است و روش اصلی پردازش آن اکتشافی است .
با توجه با اینکه نظریۀ دادهبنیاد در این پژوهش با رویکرد پدیدار شونده به کار گرفته شده است ، الزامی برای استفاده از مدل پارادیمی نظریۀ دادهبنیاد برای نمایش نتیجۀ فرایند وجود ندارد و پژوهشگر بر اساس خلاقیت شخصی خود، فرایند مدل مفهومی برآمده از دادهها را شکل میدهد و میان مقوله های اقتباس شده از دادهها ارتباط برقرار میکند.
بر اساس موارد و توضیحاتی که در بارة هر مقوله بیان شد، فرایند تأثیر باورهای معنوی(توحیدی) رهبران بر چشم انداز سازمان در قالب شکل ٥ نشان داده شده است .
٤. در این پژوهش ، در فرایند شکل گیری چشم انداز، مهم ترین متغیر چارچوب شناختی مدیران شناسایی شد؛ چنانچه کاپلو و فریرا١(٢٠٠٩) تأکید میکنند که نظریۀ تصمیم گیری پویا بر اساس مدلهای ذهنی اظهار میکند که مدیران تصمیم هایی را اتخاذ میکنند که نتیجۀ به کار بردن قوانین و سیاستهای متأثر از مدلهای ذهنی هستند و فرناندو و جکسون(٢٠٠٦) در تحقیق خود نتیجه میگیرند که چارچوبهای شناختی متعالی رهبر در تصمیم گیری بر رفتار رهبران با استفاده از تقویت اصول اخلاقی که هنگام بروز معضلات اخلاقی در سازمان بروز میکند، تأثیر میگذارد."