چکیده:
معراج پیامبر(ص) موضوعی مهم در حوزه نگارگری و بخش جدانشدنی نسخه های خطی فارسی و پس از آن در کتب چاپی محسوب می گردد. خلق این تصاویر تحت عنوان معراج نگاری از عصر ایلخانان آغاز و در دوره قاجار و متقارن با چاپ کتب سنگی دنبال شد. با این حال به احتمال فراوان روایات اسلامی دست مایه تصویرسازان در باب این مرکب قرار گرفته است، که با سیر و غور در آن می توان به تطبیق نسبی تصاویر براق با احادیث و روایات برجای مانده در معراج نامه های دوره قاجار دست یافت. هرچند در این بین نباید عقایدآفرینندگان و پردازندگان آثار و نفوذ سبک های هنری غرب را نادیده گرفت. این پژوهش با روش توصیفی ـ تحلیلی به بررسی روایات، احادیث و تفاسیر مرتبط با ویژگی های ظاهری براق پرداخته و میزان تطبیق آن را با معراج نگاری های این عصر مورد تحلیل و سنجش قرار می دهد.
خلاصه ماشینی:
"در دهههای اخیر، تحقیقات فراوانی در باب معراجنگاری و ویژگیهای هنری این نگارهها صورت پذیرفته است، اما متأسفانه بسیار اندک به نقش روایات و تفاسیر دینی در خلق این تصاویر، بهویژه براق اشاره رفته است و صرفا هلنا شین دشتگل، علی بوذری و اولریش مارزلف، اشاراتی گذرا و عمومی دراینباره داشتهاند که آن نیز فارغ از توجه به بعد استناد به منابع روایی و تفسیری بوده است.
» 6 اما آنچه مشهود است اینکه، خیل عظیمی از روایات که بیانگر چهره ظاهری براق است، پس از واقعه معراج پیامبر| ذکر گردیده؛ به نحوی که در روایات نقلشده پیش از آن صرفا به سرعت قاضی ابرقوه، سیرت رسول الله|، ج 1، ص 403؛ ابنهشام، سیرة النبویه، ج 1، ص 253؛ مسعودی، إثبات الوصیله، ص 215؛ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج 1، ص 348؛ ابنخلدون، العبر، ج 2، ص 965؛ طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 14، ص 80؛ قمی، تفسیر القمی، ج 2، ص 3؛ طبری، تفسیر طبری، ج 4، ص 911.
اما با وجود این اندام، براق در بیشتر تصاویر واقعگرایانه و تا حد زیادی منطبق با روایات ترسیم گردیده و گویا این هنرمندان به دقت حرکت چهارپایانی ازجمله اسب را زیر نظر داشته و براق را تا حدودی متأثر از حرکات این حیوان به تصویر کشیدهاند و گاه برای بخشیدن جنبه ماورایی به آن، اندام پیامبر| در نسبت با براق، قدری کوچکتر ترسیم شده است."