چکیده:
اندیشه «مسیحا» و «موعود» در تاریخ آیین یهود، همواره با اختلافها و فراز و نشیب هـایی همراه بوده است ؛ اما آیا باور داشت موعود، در عرصه های تربیتی و اجتماعی ، برای یهودیان دارای فواید و دستاوردهایی بوده است ؟ این جستار با روش توصیفی - تحلیلی به سوال مذکور پاسخ داده و معتقد است باورداشت موعود در آیین یهود، امری صرفا اعتقادی نبـوده، بلکـه بسته به کیفیت اعتقاد به آن، کارکردهایی برای یهودیان به عنوان پیروان دین الاهی ، نه به عنوان دینی سیاسی و ابزار دردست صهیونیسم ؛ در برداشته است و در واقع این بـاور، مکانیسـم و اهرمی برای تحقق برخی از آرمانهای آیین یهود به شمار می رود. به عبارتدیگر: اعتقاد به موعود، همواره برای یهودیان دستاوردها و کارکردهایی در عرصه معرفتی - اعتقادی، چون شریعت گرایی و ترغیب به توبه داشته و در عرصه اخلاقی - تربیتی ، کارکردی چون امید افزایی و الگوسازی؛ و در عرصه اجتماعی - سیاسی ، کارکردی چـون پویایی و صبرافزایی ، در پی داشته است .
The idea of “Messiah” and the “Promised One” in the history of Judaism has always been with disputes and vicissitudes; however، has believing in the Messiah had any advantages and achievements for the Jews in the educational and social areas? This article، with an analytical-descriptive method answers this question and believes believing in the Messiah in Judaism is not just a faith-related issue; rather، it has had functions depending on the quality of believing it for the Jews as the followers of a Divine religion، not as a political religion and a tool in the hands of Zionism. In fact، this belief is considered as a mechanism and a lever in the achievement of some of the goals of Judaism.
In other words، believing in the Messiah has always had achievements and functions in perceptional-ideological areas like legalism and the encouragement of repenting، and in the moral and educational areas- it has functions like hope raising and modelling، and in the social-political areas، it has functions like dynamism and patience raising.
خلاصه ماشینی:
"کارکردهای موعود باوری در آیین یهود 1 روح الله شاکری زواردهی 2 محسن شریعتی چکیده اندیشه «مسیحا» و «موعود» در تاریخ آیین یهود، همواره با اختلافها و فراز و نشیب هـایی همراه بوده است ؛ اما آیا باور داشت موعود، در عرصه های تربیتی و اجتماعی ، برای یهودیان دارای فواید و دستاوردهایی بوده است ؟ این جستار با روش توصیفی - تحلیلی به سؤال مذکور پاسخ داده و معتقد است باورداشت موعود در آیین یهود، امری صرفا اعتقادی نبـوده، بلکـه بسته به کیفیت اعتقاد به آن، کارکردهایی برای یهودیان به عنوان پیروان دین الاهی ، نه به عنوان دینی سیاسی و ابزار دردست صهیونیسم ؛ در برداشته است و در واقع این بـاور، مکانیسـم و اهرمی برای تحقق برخی از آرمانهای آیین یهود به شمار می رود.
باور آنها همواره این بوده که نجـات و موعودبـاوری، بـدون عمل به شریعت موسوی معنی ندارد؛ حتی در آموزههای یهود، موعود باوری فرع بر شـریعت گرایی است و تعهد نسبت به دین ، می تواند تاریخ باشکوه یهودی را احیا کرده و امید به آمدن ماشیح را زنده کند (٦٥ :١٩٩٦ ,Cohn-Sherbok).
اعتقاد ربانیون این بود که اگر بنیاسرائیل ؛ حتی برای یک روز از گناهان خود توبه کننـد، آمدن ماشیح جلو خواهد افتاد (١٩٧٢:١٠٦ ,Greenstone) و همواره گفته می شد کـه بـرای رهایی از آلام و رسیدن به نجات و ظهور مسیحا، لازم است قوم یهود توبـه کننـد؛ چـون آن آلام ، ب مثابه مجازات در قبال ارتکاب گناهان بوده و لـذا نجـات از آلام از طریـق رهـایی از گناهان (توبه ) میسر می گردد (آژیر، ١٣٨٩: ١٩٢)."