چکیده:
امروزه بروز آسیب های روانی و جسمانی بر اثر خشونت های خانگی علیه زنان با توجه به آمارهای موجود در زمره بالاترین آسیب ها و جرایم ارتکابی در هر جامعه ای قرار دارد. این میزان بالای آسیب ها بر اثر خشونت خانگی علیه زنان بی گمان مداخله دولت را به عنوان نهادی که برای تضمین امنیت و حمایت از شهروندان ایجاد شده ، طلب می نماید. لذا نوشتار حاضر با رویکردی حقوقی با تمرکز بر نقش دولت در برخورد با این نوع خشونت ، درصدد بررسی این پرسش است که آیا مجازات های سنتی مانند حبس و جزای نقدی برای پاسخ به این آسیب ها مناسب تر است و یا عدالت ترمیمی به عنوان واکنشی جایگزین عدالت کیفری سنتی . جهت بررسی این امر نوشتار حاضر با مطالعه بنیادین ابتدا به بررسی فلسفه کیفرها پرداخته و نتیجه گیری می نمایدکه تئوری های سزاگرایی به دلیل تعارضات داخلی و نادیده گرفتن بزه دیده نمی تواند واکنش مناسبی علیه این خشونت های آسیب زا تلقی گردد. از سوی دیگر، نظرات فایده گرا بر اعمال واکنشی تاکید می کنند که بیشترین فایده را برای بیشترین افراد متاثر داشته باشد؛ بنابراین جهت یافتن واکنشی که بیشترین نفع و بازسازی را ایجاد می نماید به بررسی نتایج موجود از اعمال عدالت ترمیمی نسبت به مرتکبان این خشونت پرداخته و در نهایت نتیجه گیری می نماید که جهت گیری به سمت عدالت ترمیمی به دلیل نتایج مثبت نسبت به عدالت کیفری سنتی توسط دولت موجه تر می باشد.
خلاصه ماشینی:
"بدین ترتیب در ابتدا به بررسی این امر پرداخته می شود که آیا واکنش های کیفری سنتی علیه جرایم می تواند پاسخ مناسبی در برابر جرم خشونت خانگی علیه زنان باشد یا خیر؟ در این بند از مقاله پاسخ از منظر فلسفه و اهداف کیفر مورد بررسی قرار می گیرد و دو گرایش عمده یعنی سزاگرایی و فایده گرایی جهت مقابله با خشونت خانگی به بوته آزمایش گذارده خواهد شد.
با در نظر گرفتن این امور، اکنون در پاسخ به خشونت خانگی از طریق عدالتترمیمیپرسش اصلی آن است که آیا جدایی از فرآیند رسمی عدالت کیفری سنتی که به مجازات مجرمین توسط قاضی به عنوان نماینده دولت ختم می شود، وورود به فرآیند عدالت ترمیمی یعنی ورود جامعه مدنی جهت آگاه نمودن مجرم و ایجاد مسوولیت در وی جهت قبول صدمات و تلاش برای جبران آن ، می توان مفید باشد یا خیر؟ با توجه به آنکه فرآیند عدالت ترمیمی در ایران تاکنون به طور رسمی و با نظارت دولت صورت نگرفته است ، به ناچار جهت ارزیابی این واکنش در قبال خشونت خانگی باید به آمارهایی متوسل شد که از کشورهای دیگر به دست آمده است تا مشخص گردد آیا دست یازیدن به این عدالت توانسته است ، نسبت به عدالت کیفر سنتی میزان این جرایم را کاهش دهد یا خیر؟ در خصوص کنفرانس های خانوادگی ٩ مطالعه ای توسط پنل و برفورد (١٩٩٨م ."