چکیده:
هدف نخست نگارنده در این مقاله، آن است که اهمیت نظری استدلالهایی را نشان دهد که له و علیه رابطهی فضای مجازی و دموکراسی مطرح شدهاند. هدف بعدی و مهمتر آن است که نشان دهد چرا هر دو این نگرشها مسیر نادرستی را پیمودهاند؛ بدین معنا که بهجای آنکه به ساختارهای اجتماعی و سیاسی جامعه نگاه کنند و محدودیت و بسط قدرت دموکراسی یا دولت را با توجه به آنها توضیح دهند، وجه مستقل و علیحدهای برای فضای مجازی در نظر گرفتهاند و بدینسان، قادر به فهم همه جانبه و عمیق عوامل عینی محدود کنندهی قدرت دولت و بسط دهندهی قدرت اجتماعی نشدهاند. در قسمت دوم مقاله به سویههای غیردموکراتیک فضای مجازی پرداختهایم. این قسمت از اینجهت اهمیت دارد که ایدههایی را بیان میکند که خلاف نگرش کلی و متعارف؛ یعنی سودمندی فضای مجازی برای دموکراسی است و از این لحاظ وجه افتراقی وافزایشی مهمی در این حوزه دارد. ما به نقد این نوع نگاه نیز پرداختهایم و خاطر نشان کردهایم که عدم تحقق «امر سیاسی» در جوامع اقتدارگرا، نه ناشی از خصلتهای به اصطلاح ذاتی و مستقل فضای مجازی، بلکه برآمده از عدم شکلگیری نهادها، انجمنها و عرصههای عمومی عینی در جامعه است و از سوی دیگر استفاده [یا سوءاستفادهی] دولت از این ابزار، ناشی از ماهیت و کارویژههای این دستگاه سیاسی و نیز بستر اجتماعی و اقتصادی خاصی است که دولت از آن برخاسته است.هدف نخست نگارنده در این مقاله ، آن است که اهمیت نظری استدلا هایی را نشان دهد که له و علیه رابطه ی فضای مجازی و دموکراسی مطرح شده اند. هدف بعدی و مه تر آن است که نشان دهد چرا هر دو این نگرش ها مسیر نادرستی را پیموده اند؛ بدین معنا که به جای آن که به ساختارهای اجتماعی و سیاسی جامعه نگاه کنند و محدودیت و بسط قدرت دموکراسی یا دولت را با توجه به آن ها توضیح دهند، وجه مستقل و علی حده ای برای فضای مجازی در نظر گرفته اند و بدین سان ، قادر به فهم همه جانبه و عمیق عوامل عینی محدود کننده ی قدرت دولت و بسط دهنده ی قدرت اجتماعی نشده اند. در قسمت دوم مقاله به سویه های غیردموکراتیک فضای مجازی پرداخته ایم .این قسمت از این جهت اهمیت دارد که ایده هایی را بیان م کند که خلاف نگرش کلی و متعارف ؛ یعنی سودمندی فضای مجازی برای دموکراسی است و ازاین لحاظ وجه افتراقی وافزایشی مهمی دراین حوزه دارد. ما به نقد این نوع نگاه نیز پرداخته ایم و خاطر نشان کرد ایم که عدم تحقق «امر سیاسی » در جوامع اقتدارگرا، نه ناشی از خصلت های به اصطلاح ذاتی و مستقل فضای مجازی ، بلکه برآمده از عدم شکل گیری نهادها، انجمن ها و عرصه های عمومی عینی در جامعه است و از سوی دیگر استفاده [یا سوءاستفاده ی ] دولت از این ابزار، ناشی از ماهیت و کارویژه های این دستگاه سیاسی و نیز بستر اجتماعی و اقتصادی خاصی است که دولت از آن برخاسته است .
Purpose: The relationship between cyberspace and democracy has been one of the most controversial issues during the last two decades. The main question particularly lies in the fact whether cyberspace can restrict the authoritarian state. The study aims، in the first step، to examine the arguments for and against some basic concepts which are related to the question of the study and those debates including “virtual civil society”، “virtual public sphere”، “state accountability” and “creating some spaces for resistance”. Then، Non-Democratic Sides of Cyberspace were examined and it was revealed that they are not related to cyberspace per se. These features arise from political، social and economic structures; but cyberspace can represent them، at the best. In other words، internet should be looked at as a tool or a medium، not as a goal per se.
Design/Methodology/Approach: In this article، the main arguments for and against the democratic sides of cyberspace were examined and some evidence was given for each. Then، it was indicated that all of them are a part of truth. To understand the concrete reality on cyberspace we should refer to context (social، economic structures) which is known as structural approach.
Findings: Our thesis can be summed up by one typical statement: "structures and actions determine the political and social system and internet and cyberspace can only act as a catalyst". No evidence could be found to show us that activity in cyberspace can make a great change in political، social relations and structures، on the contrary، there is clear-cut evidence that the state and social، economic institutions، have used this tool in promoting and achieving their goals.
Originality/Value: The two different approaches toward cyberspace and its impact on promoting democracy process are not new. Our contribution to this process، in the first step، is to categorize and analyze them based on their reasons and evidence and more importantly، to show that these two approaches are Two sides of the same coin. To understand the democracy process and nature of the state، we should refer to the concrete context including social and economic structures and not to virtual tools.
خلاصه ماشینی:
"اگر در اینترنت پراکندگی هست به خاطر ویژگی فضای مجازی نیست (هرچند که این عرصه مستعد تکه تکه خوانی و انتشار اطلاعات گوناگون و پراکندگی هست ) بلکه به این دلیل است که بسیاری ازافراد علاقه و نیازهای سیاسی و اجتماعی خود را به درستی Frankfurter Rundschau نمی شناسند و بنابراین قادر نیستند در فضایی مادی و عینی حضور یابند و بر سر منافع خویش گفت وگو و تعامل داشته باشند.
افزون بر این ، حتی با غلبه بر این شکاف ، آیا واقعا بدون ارتباط با رسانه های قوی تر جهانی و بدون پشتیبانی های عملی ، اقلیت ها قادرند تأثیر قابل توجهی بر حوزه ی سیاست بر جای گذارند؟ آیا بدون توان اقتصادی ، بدون گروه های اجتماعی قوی پشتیبان ، تنها با انتشار خبری در فضای مجازی آن هم به صورت مقطعی ، می تواند آن چنان تأثیرگذار باشد که حقوق آن ها را، آن گونه که تصور می رود اعاده کند؟ فضای مجازی ، زبان گویای کدام اقلیت مهم بوده و دستاورد عملی بهره گیری از آن چه بوده است ؟ گاهی کشورهایی بر اساس منافع خاص سیاسی یا فشار افکار عمومی ، عکس العمل هایی موقتی وگذرا به برخی از این اجحافات نشان داده اند؛ مهم ترین این عکس العمل ها، انتشار بیانیه و محکوم کردن زبانی این اقدامات بوده است ."