چکیده:
این پژوهش با هدف پیش بینی هراس اجتماعی به وسیله متغیرهای جنسیت، ابراز خشم، ادراک ارزیابی منفی توسط دیگران، خود ارزیابی منفی، توجه متمرکز برخود، بازداری رفتاری و طرحواره های ناسازگار اولیه میان دانشجویان دانشگاه پیام نور بهارستان انجام شد. تعداد نمونه شامل 310 نفر بود که براساس نمونه گیری در دسترس و داوطلبانه انتخاب شدند. سپس شرکت کنندگان پرسشنامه اضطراب اجتماعی کانور و همکاران، پرسشنامه کانون توجهوودی، گلس و چمبلس، پرسشنامه صفت- حالت بیان خشم اسپیلبرگر،مقیاس بازداری رفتاری بزرگسالان گلدستون و پاکر، پرسشنامه رویدادهای منفی اجتماعی ویلسون و راپی و فرم کوتاه طرحواره های ناسازگار اولیه یانگرا تکمیل کردند. در این پژوهش داده ها با استفاده از نرم افزار AMOS و با روش تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شد. یافته های حاصل از پژوهش حاضر نشان داد با اینکه مولفه های جنسیت و ابراز خشم نتوانستند به طور معناداری هراس اجتماعی را پیش بینی کنند (05 /0p) درحالی که مولفه های طرحواره های ناسازگار اولیه و توجه متمرکز بر خود، اثر غیر مستقیم بر هراس اجتماعی داشتند (05 /0>P). همچنین مدل حاضر توانست 72/ 0% از واریانس هراس اجتماعی را تبیین کند. براساس این مطالعه می توان گفت که طرحواره های ناسازگار اولیه به عنوان یک متغیر شناختی عمیق تر، از طریق متغیرهای شناختی- رفتاری سطحی (ادراک ارزیابی منفی خود توسط دیگران، خودارزیابی منفی و بازداری رفتاری) بر هراس اجتماعی اثر می گذارند.
خلاصه ماشینی:
"بنابراین ، ضروری به نظر می رسد تا مجموعه ای از متغیرهای هیجـانی ، شـناختی سـطحی و عمیق به طور همزمان برای پیش بینی و مدل یابی علی اختلال هراس اجتماعی به کار گرفته شود و از آنجا که پژوهش های کم تری و با متغیرهای محدودی این حیطه را به طور همزمان مطالعه کرده اند، هدف پژوهش حاضر پیش بینی هراس اجتماعی بـر پایـۀ مؤلفـه هـای جنسـیت ، ابـراز خشم ، توجه متمرکز برخود، بازداری رفتاری ، خود ارزیابی منفی ، ادراک ارزیابی منفـی توسـط دیگران و طرحواره های ناسازگار اولیه است .
به عبارت دیگر این پژوهش در پی پاسخ گویی بـه این سؤال است که آیا متغیرهای شناختی (ادراک ارزیـابی منفـی خـود توسـط دیگـران ، خـود ارزیابی منفی ، توجه متمرکز برخود، بازداری رفتاری و طرحواره های ناسازگار اولیه )، هیجـانی (ابراز خشم ) و جنسیت قادر به پیش بینی اختلال هراس اجتماعی هستند؟ روش پژوهش حاضر از نوع مقطعـی - همبسـتگی اسـت .
بررسی مقادیر استاندار شده متغیرها با اثر مستقیم ، غیرمستقیم و اثر کلی براساس مسـیرهای مدل ، نشان می دهد که مؤلفه های طرحواره های ناسـازگار، ادراک ارزیـابی منفـی خـود توسـط دیگران ، خود ارزیابی منفی و بازداری رفتاری به ترتیب بیش ترین اثـر را بـر هـراس اجتمـاعی دارند و توجه متمرکز بر خود کم ترین اثر را دارد که با مطالعۀ طاهری فـر و همکـاران (١٣٨٩) همسو است ."