چکیده:
چکیده: دروزه از مفسران معاصری است که تفسیر خود را براساس ترتیب نزول قرآن سامان داده است. از جمله دلایل او در تنظیم چنین تفسیری، فهم بهتر تفسیر قرآن براساس فرآیند نزول تاریخی قرآن است. دروزه شیوه ی امام علی- علیه السلام- را در جمع آیات قرآن پس از رحلت پیامبر گرامی اسلام- صلی الله علیه وآله- به عنوان پشتوانه چنین نگاهی در تفسیر قرآن به شمار آورده است. اهتمام به سیاق آیات و تقسیم سوره های قرآن به مکی و مدنی در تقسیم کلام الهی از محورهای بنیادینی است که دروزه اساس شیوه ی تفسیری خود را بر آن قرار داده است تأکید دروزه در تقسیم سورمکی به مکی و مدنی به قاعده ی سیاق و مضمون باعث شده که روایات در تفسیر او از جایگاه مهمی برخوردار نباشند و تمام همت او مصروف ایجاد نوعی رابطه و تبیین وحدت موضوعی بین آیات سوره ها باشد. این رویکرد باعث گردیده در پاره ای موارد دروزه در تفسیر درست آیات الهی بر مبنای مکی و مدنی مسیر نادرستی طی کند و از پای بندی قواعد تفسیر و از جمله استناد به روایات صحیح - به مثابه مولفه ی مهم در فهم آیات- دور نشود. در عین حال دروزه در پاره ای موارد توانسته با التزام به نقش مکی و مدنی در تفسیر صحیح قرآن توفیق یابد.دروزه از مفسران معاصری است که تفسیر خود را بـر اسـاس ترتیـب نـزول قـرآن سـامان داده اسـت . از جملـه دلایـل او در تنظـیم چنـین تفسیری، فهم بهتر تفسیر قرآن بر اساس فرآیند نـزول تـاریخی قـرآن اسـت . دروزه شـیوه امـام علـی(ع ) را در جمـع آیـات قـرآن پـس از رحلت پیامبر گرامی اسلام (ص ) به عنوان پشـتوانه چنـین نگـاهی در تفسیر قرآن به شمار آورده اسـت . اهتمـام بـه سـیاق آیـات و تقسـیم سوره های قرآن به مکی و مدنی در تقسیم کـلام الهـی از محورهـای بنیادینی است که دروزه اساس شیوه تفسیری خود را بر آن قرار داده است تأکید دروزه در تقسیم سور به مکی و مدنی، به قاعـده سـیاق و مضــمون باعــث شــده کــه روایــات در تفســیر او از جایگــاه مهمــی برخوردار نباشند و تمام همت او مصروف ایجاد نوعی رابطه و تبیـین وحدت موضوعی بین آیات سوره ها باشد. این رویکرد باعث گردیده در پاره ای موارد دروزه در تفسیر درسـت آیات الهی بـر مبنـای مکـی و مـدنی مسـیر نادرسـتی طـی کنـد و از پایبندی قواعد تفسیر و از جمله استناد به روایـات صـحیح - بـه مثابـه مؤلفه مهم در فهم آیات - دور نشود. در عین حال دروزه در پـاره ای موارد توانسته با التزام به نقش مکی و مدنی در تفسـیر صـحیح قـرآن توفیق یابد.
خلاصه ماشینی:
"(بنگرید به گفتار مفسر در این باره : دروزه ، ١٤٢١ق ، ج ١، ص ١٠٦-١٠٩) بر اساس گفته مفسر باید چنین استنباط کرد که سوره هایی از قبیل سوره هـای مـذکور که روایات مدنی بودنش پذیرفتنی نمینماید، به دلیل وحدت موضـوع کلـی آن اسـت کـه محوریت آن بنیادهای ایمانی، انذار مشرکان و موضوع معاد از مهم ترین شاخصه های چنـین سوری است .
همچنین اساس معیار زمان تقدم برخی سوره های متأخر و تـأخر بعضـی از سـوره هـای متقدم مورد شناسایی قرار می گیرد و مکی بودن سـوره هـای حـج ، رعـد، الـرحمن ، انسـان ، زلزله که در مصحف قدور اغلی مدنی بودن آنهـا ثابـت شـده و حتـی مکـی و مـدنی بـودن سوره های کوتاه دیگر که روایات در آن اخـتلاف دارنـد از نمونـه هـای قابـل ذکـر در ایـن بحث است .
جـان کلام این که اگر بر مبنای پذیرفته شده دروزه بتوان وجود برخی آیات مدنی در سور مکـی را جایز دانست ، هرچند در حد مـواردی محـدود چـرا چنـین آیـاتی جـزء ایـن قبیـل مـوارد نباشد؟ مگر نه این است که دروزه قرآن موجود را توقیفی مـیدانـد و یکـی از منـابع اثبـات چنین دیدگاهی را روایات میداند (نک : دروزه ، ١٤٢١، ج ١، ص ٨٦ ) نمی تـوان گفـت دروزه همـه روایـات مربـوط بـه ترتیـب نـزول سـوره هـای قرآنـی را نادرست میداند.
مواجهـه تأمل برانگیز دروزه با آیاتی که موضوع آن ذی القربی، اجر پیامبر در رسالت ، ولایت امـام علی(ع ) و مقولاتی از این دست آیات است که بر اساس روایات جنبـه هـای مکـی و مـدنی بودنشان آشکار و میتوانسته در فهم و تفسیر آیـات مـوثر واقـع شـود کـه در تفسـیر دروزه چنین نشده است ."