چکیده:
از ابتکارات رژیم های امنیتی جدید که بعد از معاهده ماستریخت «1991» دراروپا شکل گرفت، نهاد دفاعی و امنیتی اتحادیه اروپا است که به موجب آن کشورهای اروپایی، متعهد شده اند که با تقویت ارکان اتحادیه از طریق توسعه یک نهاد امنیتی و دفاعی مشترک اروپایی، ضمن پاسخ به نیازهای اروپا، هم زمان به امنیت اتحادیه کمک کنند. از این رو با تشکیل این نهاد، به کشورهای عضو اتحادیه اروپا کمک خواهد شد تا ضمن برقراری پیوندی قوی تر ومتعادل تر با آنسوی اقیانوس اطلس، موجبات تقویت هرچه بیشتر اتحادیه فراهم شود. سیاست دفاعی و امنیتی مشترک، که درحال حاضر به عنوان سیاست دفاعی و امنیتی اروپا شناخته شده است، بخش مهمی از سیاست خارجی و امنیتی مشترک اتحادیه اروپا است و درحوزه سیاسی این اتحادیه پوشش دفاعی و جنبههای نظامی را دربردارد. جهت بررسی هویت دفاعی و امنیتی اروپا، میتوان از نظریه رئالیسم نئوکلاسیک بهره گرفت. با وجود اینکه تنها 14 سال از تولد نهاد امنیتی و دفاعی اروپا می گذرد، این نهاد از ژانویه 2003 تا آوریل 2013 تعداد 33 ماموریت نظامی و غیر نظامی را به منظور ارتقاء صلح و امنیت جهانی در سه قاره اروپا، آفریقا و آسیا به اجراء گذاشته است که از این میان 8 ماموریت درسال 2013، 5 ماموریت در سال 2014 و 3 ماموریت درسال 2015 پایان خواهد یافت. (ضمیمه 1) درمقاله حاضر ضمن بررسی گستره سابقه و هدف کشورهای اروپایی از تشکیل یک نهاد امنیتی و دفاعی برای اتحادیه اروپا، سعی برآن شده تا موقعیت این نهاد درجامعه جهانی، به ویژه پیوند آن با ایالات متحده و ناتو از بدو پیدایش تا سال 2013 مورد مطالعه قرار گیرد.از ابتکارات رژیم های امنیتی جدید که بعد از معاهده ماستریخت «١٩٩١» دراروپا شـکل گرفت ، نهاددفاعی و امنیتی اتحادیة اروپا اسـت کـه بـه موجـب آن کشـورهای اروپـایی ، متعهد شده اند که با تقویت ارکان اتحادیه از طریـق توسـعة یـک نهـاد امنیتـی و دفـاعی مشترک اروپایی ، ضمن پاسخ به نیازهای اروپا، هم زمان به امنیت اتحادیه کمک کنند. از ، این رو با تشکیل این نهاد، به کشورهای عضو اتحادیة اروپا کمک خواهـد شـد تـا ضـمن ، برقراری پیوندی قوی تر ومتعادل تر با آنسـوی اقیـانوس اطلـس ، موجبـات تقویـت هرچـه بیشتر اتحادیه فراهم شود. سیاست دفاعی و امنیتی مشترک ، که درحال حاضر به عنـوان سیاست دفاعی و امنیتی اروپا شناخته شده اسـت ، بخـش مهمـی از سیاسـت خـارجی و امنیتی مشترک اتحادیة اروپااست ودرحوزة سیاسی این اتحادیه پوشش دفاعی و جنبه - های نظامی را دربردارد. جهت بررسی هویت دفـاعی و امنیتـی اروپـا، میتـوان از نظریـه رئالیسم نئوکلاسیک بهره گرفت . با وجود اینکـه تنهـا ١٤ سـال از تولـد نهـاد امنیتـی و دفاعی اروپا می گذرد، این نهاد از ژانویه ٢٠٠٣ تا آوریل ٢٠١٣ تعداد ٣٣ مأموریت نظامی و غیــر نظــامی را بــه منظــور ارتقــاء صــلح و امنیــت جهــانی در ســه قــاره اروپــا، آفریقا و آسیا به اجـراء گذاشـته اسـت کـه از ایـن میـان ٨ مأموریـت درسـال ٢٠١٣، ٥ مأموریت در سال ٢٠١٤ و ٣ مأموریت درسال ٢٠١٥ پایـان خواهـد یافـت . (ضـمیمه ١) درمقاله حاضر ضمن بررسی گستره سابقه و هدف کشورهای اروپایی از تشکیل یک نهـاد امنیتی و دفاعی برای اتحادیة اروپا، سعی برآن شده تا موقعیت این نهاد درجامعة جهانی ، به ویژه پیوند آن با ایالات متحده و ناتو از بدو پیدایش تا سال ٢٠١٣ مـورد مطالعـه قـرار گیرد.
خلاصه ماشینی:
"این سئوال مطرح است که آیا امروز بهره گیری از سیاست دفاعی و امنیتی اروپا این عدم توازن قدرت را جبران می کند ؟ یعنی اگر هویت امنیتی و خط مشی دفاعی اروپا قوی تر شود موازنة قدرتی که میان آمریکا و اروپا وجود نداشته است جبران می گردد؟ و اگر این موازنه ایجاد شود انحصارهای سیاسی آمریکا از دست خواهد رفت ؟ در این میان جایگاه و نقش ناتو کجا خواهد بود؟ حال اگر استدلال شود که بعد از «هویت دفاعی امنیتی اروپا» ناتو همچنان به قدرت و قوت خود باقی خواهد ماند، روابط میان آنها چگونه خواهدبود؟ با بهره گیری از نظریات افرادی چون دیوید کالیوو که معتقد است ناتو رهیافت های کارکردگرایانه برای خود پیش بینی کرده ، و با بهره گیری از نظریة کارل دویچ که مفهوم جامعه امنیتی ادغام شده و جامعه امنیتی کثرت گرا را در تبیین همکاری های امنیتی دولت ها مطرح کرده ، می توان به این سئوالات پاسخ گفت و نتیجه گرفت که دیگر تشکیل نهادهایی چون « هویت دفاعی امنیتی اروپا» و «سیاست دفاعی امنیتی مشترک اروپایی »، تهدیدزا محسوب نمی شوند (عسگرخانی ، ١٣٨٣: ٥٢).
قبل از پایان جنگ سرد نیز تلاش هایی برای ایجاد یک ساختار دفاعی و امنیتی مستقل در اروپا صورت گرفت که اولین آن جامعة دفاعی اروپای غربی بود که اعضاء اصلی آن ٥ کشور انگلیس ، فرانسه ، بلژیک ، لوگزامبورگ و هلند بودند که یک سال پس از شکل گیری ، به علت استقرار نیروهای ناتو که از ترس توسعه طلبی رو به رشد اتحاد جماهیر شوروی صورت گرفته بود WEU را که سرنوشت خود را با اصل "دفاع مشترک " گره زده بودند تحت الشعاع قرار داد."