چکیده:
پـس از تاسـیس کشـور افغانسـتان ، زمینـة مناسـبی بـرای تبـدیل ایـن سرزمین به یک واحد سیاسی مستقل فراهم شد. از آن پـس ، بـه دلیـل جهت گیری جریان های داخلی افغانستان و مـداخلات خـارجی ، ایـن کشور نتوانست در عرصه های اجتماعی و به ویژه در حـوزة فرهنگـی بـه تعـاملی هـم سـو و سـازنده بـا ایـران دسـت یابـد. بـاوجود تمـامی اشتراکهای فرهنگی و زبانی ، دامن زدن بـه اخـتلاف هـای سیاسـی ،
اجتمــاعی و اقتصــادی ، ســطح روابــط اجتمــاعی - فرهنگــی ایــران و افغانسـتان را دچـار لطمـه هـای جبـران ناپـذیری کـرد. تـلاش برخـی کنش گران افغان در ایجاد هویتی نوین بـرای افغانسـتان بـا تاکیـد بـر پشتون گرایی سیاسی - فرهنگی ، تقابل با زبـان فارسـی ، دوری گزینـی از ایران در حوزة آموزش تعملیات عمومی و رویکرد بـه کشـورهای ثالث ، بر عمق واگرایـی فرهنگـی میـان دو کشـور در دوران پهلـوی افزود. این مقاله بـا رویکـردی تـاریخی - تحلیلـی ، مهـم تـرین موانـع هم گرایی اجتماعی - فرهنگی میـان دو کشـور را بـا تاکیـد بـر اسـناد وزارت امور خارجه ایران و منابع افغان مورد بررسی قرار می دهد.
خلاصه ماشینی:
"اختلافات اعتقادی و مذهبی افغانستان با حکومت شیعی ایران و تحریکـاتی کـه علمـای سـنی افغـان ، بـه عنـوان یکـی از ارکـان قـدرت و تصـمیم گیـری ، در ایـن خصـوص اعمـال می کردند و در کنار آن جنبش های ملی گرایانه و تفکرات ناسیونالیستی متکـی بـر باورهـای قوم مدارانة پشتونی و حمایت دولت های بریتانیا، روسـیه و ترکیـه از چنـین تفکراتـی ، باعـث شد به رغم بازدید امان الله خان از ایـران ، در بازگشـت عـلاوه بـر حملـه بـه حکومـت ایـران و نادیده انگاری حسن هم جواری ، در اقدامی مکمل سیاست های ضـدایرانی - ضدشـیعی خـود دستور دهد علاوه بر تجهیز مراکز فرهنگی افغانستان بـه سـبک ترکیـه و اسـتخدام معلمـان و اطبای ترک، زبان ترکی ، به عنوان زبان دوم ، در مدارس این کشـور تـدریس شـود (همـان ، سند ۷).
باآنکه در اواخر دورة قاجاریـه و اوایـل حکومت پهلوی اول بسیاری از نیازهای فرهنگی افغانستان را، از تهیة کتاب ها و جـزوه هـای آموزشی گرفته تا تدریس استادان و معلمان ، عمدتا دولـت ایـران برطـرف مـی کـرد (اسـناد وزارت امـور خارجـه ، ۱۳۰۴، سـند۱۹)، بـه تـدریج دولـت مـردان افغـان متـأثر از جریانـات نوخواهی و تبلیغات عناصر دیگراندیش و رهبران متنفذ دینی به همراه دخالت های گسـتردة کشورهای دیگر به ویژه ترکیه راه دیگری در پیش گرفتند.
از نکات مهم دیگر در حوزة روابط فرهنگی باید به انتقاد گاه بیگـاه مقامـات سیاسـی و فرهنگـی افغانسـتان بـه مقامـات ایرانـی در دوران پهلـوی دوم در مـورد مطالـب منـدرج در کتاب های درسی به ویژه کتاب های تاریخی اشاره کرد؛ چنان که با شکایت دولت افغانستان در مورد عبارات و تصاویر برخی از کتاب هـای درسـی ایـران ، علـی سـهیلی ، نخسـت وزیـر ایران ، دستور داد تا موضوع بررسی شود (اسناد وزارت امور خارجه ، ۱۳۲۲، سند۱۲۷)."