چکیده:
دو دسته گزارش دربارة اولین وحی نازل شده بر رسول خداص وجود دارد؛ دستة اول ، غار حرا را محل نزول اولین وحی می داند و دستة دوم ، محل نزول وحی را منطقة ابطح معرفی می کند. مقالة حاضر سعی کرده است ضمن بررسی اسناد، متن و آثار کلامی و تاریخی گزارش مشهور که غار حرا را محل نزول اولین وحی می داند و نشان دادن چگونگی استناد برخی مستشرقان به این گزارش در اثبات وام گرفته شدن اسلام از مسیحیت و غیراصیل بودن آموزه های آن ، به واگویی گزارش دیگری بپردازد که در منابع شیعی بدان پرداخته شده و محل نزول اولین وحی را ابطح معرفی کرده است ؛ با آن که این گزارش علاوه بر استحکام سند، آثار سوء مترتب بر گزارش اول را ندارد
خلاصه ماشینی:
"» این روایت نیز که به اسناد گوناگون در کتاب های اهل سنت آمده (ابن حنبل ، ١٣١٣ق ، ٣: ٣٢٥؛ نسائی ، ١٤٢١ق ، ١٠: ٣١٧؛ بخاری ، ١٣١٢ق ، ٤: ١١٦؛ مسلم ، ١٩٩١، ١: ١٤٣)، به این مطلب اشاره دارد که حضرت محمدص ملکی را که در غار حرا دیده دوباره در جای دیگر مشاهده می کند، ولی دربارة چگونگی ماجرای کوه حرا و اولین نزول وحی در آن ماجرا اشاره ای ندارد.
» این روایت در کتاب مسعودی بدون سند نقل شده است (مسعودی ، ١٩٨٨: ١٢٥ـ١٢٦)، اما ـــــــــــ فصلنـامــه ـــــــــــ نکات مهمی در خود دارد: علمی پژوهشی ـ یکی از اعتقادات شیعیان ، نبوت پیامبر اکرم ص از روز ولادت است که علمای شیعه به اثبات آن پرداخته اند (حلی ، ١٩٨٢: ١٤٣).
بنابراین ، ادعای تأثیرپذیری پیامبرص از ورقة بن نوفل مسیحی ، عدم قدرت ایشان بر ـــــــــــ فصلنـامــه ـــــــــــ خواندن ، جهلشان بر امین وحی ، اقدام برای خودکشی و تبعیت از حضرت خدیجه ع برای علمی پژوهشی شناخت وحی الهی از وحی شیطانی ، همگی مبتنی بر گزارشی بدون سند است که متأسفانه بر اثر تکرار شهرت یافته و زمینة پیدایش شبهات یادشده را آماده کرده است ، در حالی که گزارش های دیگر از این آفات مصون بوده ، پاسخ گوی شبهات یادشده نیز هستند."