چکیده:
برقعی در کتاب «خرافات وفور در زیارات قبور»، به نقد اعتقاد به زیارت و توسل به اولیای الهی پرداخته است . وی با استناد به آیات قرآن مدعی می شود که در عالم برزخ ، حیات کامل وجود ندارد و برزخ تنها شبه حیاتی است که فاقد بسیاری از صفات حیاتی از قبیل بینایی ، شنوایی و... است و به عبارتی ، برزخ را دالانی برای رسیدن به قیامت می داند. او در پی اثبات این مطلب است که ارتباط ارواح در عالم برزخ با دنیا به طور کامل قطع می شود؛ پس اعتقاد شیعه به زیارت قبور ائمه ع و توسل به آن ها، بی اساس بوده و اعتقادی خرافی است . بررسی آرا و نظریات شیعه دربارة حقیقت روح و عالم برزخ ، به خوبی می تواند بطلان سخنان برقعی را آشکار کند.
خلاصه ماشینی:
"قطع ارتباط با عالم دنیا پس از مرگ و عدم آگاهی از آن برقعی ذیل آیات ١٦٩ تا ١٧١ آل عمران : «و لا حسبن الذین قتلوا فی سبیل اٰلله أمواتا بل أحیاء عندربهم یرزقون ، فرحین بما آتاهم اٰلله من فضله و یستبشرون بالذین لم یلحقوا بهم من خلفهم ألا خوف علیهم و لا هم حزون ، ستبشرون بنعمة من اٰلله وفضل وأن اٰلله لا یضیع جر المؤمنین » چنین می نویسد: جمله «حیاء عندربهم » در مقایسه با آیات دیگری مثل : «کل ن علیها فان ـــــــــــ م » (الرحمن : فصلنـامــه ٢٦) و « ک میت و إنهم یتون ـــــــــــ إن » (زمر: ٣٠) دلالت دارد مقربان الهی پس از آن که از جهان فانی علمی پژوهشی رفتند، نزد خدا به نعمت هایی که کیفیت آن را جز خدا نمی داند، نایل می شوند و کفار و فجار نیز دچار آلام خواهند شد.
در بند دوم ، برقعی تلاش می کند ادعای خود را مبنی بر این که حیات در عالم برزخ به صورت ناقص و در دنیا و آخرت به صورت کامل است ، اثبات کند: «باید دانست که عالم برزخ برای اهل محشر پس از بعث ، چنان جلوه می کند که انگار اصلا وجود نداشته ؛ گویی حشرشان بلافاصله و یا اندکی پس از مرگ واقع شده است !» (برقعی ، ١٣٨٨: ٤٦) در پاسخ به این ادعا باید به آیات ١١٢ تا ١١٤ سورة مؤمنون : «قال کم لبثتم فی الأرض عدد سنین ، قالوا لبثنا یوما أو بعض یوم سئل العادین ، قال إن لبثتم إلا قلیلا لو أنکم کنتم تعلمون » استناد کرد."