چکیده:
در نگاه سیستمی به نوآوری، همکاری بین انواع مختلف بازیگران، بهعنوان کلیدی در موفقیت نوآوری دیده میشود. به جهت وجود شکافهای متعددی که مانع این همکاری اثربخش میشوند، ادبیات سیاستگذاری علم و نوآوری بهطور دائم به نیاز برای سازمانهای میانجی برای بر عهده گرفتن نقش پلزنی و واسطهگری اشاره میکند. در این مقاله سعی شده تا ابتدا با معرفی سازمانهای میانجی بهعنوان واسطهگر در نوآوری، به تبیین انواع آنها پرداخته شود. سپس با بررسی ادبیات موجود در حوزه میانجیها، دستهبندی کاملی از کارکردهای این سازمانها ارائه شده است.
خلاصه ماشینی:
"Howard partners (2007) حمایتی و بسترسازی شکلدهی و زمینهسازی سیاست علم و فناوری * * * میانجیگری میان سطح علم و سیاست * * * پلزنی در برقراری انصاف و عدالت در توزیع زیرساختهای علم و فناوری * کم کردن هزینههای مبادله * تسهیل مشروعیتبخشی، تسهیل دریافت استانداردها و مجوزها * * حذف موانع ارتباطی میان بازیگران شبکه STI * * * * بسترسازی توزیع بودجه به برنامههای توسعه فناوری ارزشمند * تأمین مالی ایجاد دسترسی به منابع مالی و حمایتهای مادی برای نتایج نوآوریها * * * * واسطهگری تأمین مالی SMEهای دارای فناوری ارزشمند سرمایهبر * میانجیگری برای تجاریسازی و تضمین بازارهای داخلی * * میانجیگری برای حمایت از صادرات محصولات فناورانه * * واسطهگری و ارتباطی ایجاد ارتباط و تعامل میان بازیگران شبکه فناوری و نوآوری * * * میانجیگری میان عاملین سیاست، پژوهشگران و آژانسهای سرمایهای * * * * فراهمسازی انتقال دانش و فناوری * * * تسهیل و تضمین مکانیسمهای ایجاد و بهبود همکاری * * * * * واسطهگری برای انباشت دانش و بومیسازی * * * مشاوره فراهمسازی خدمات اطلاعاتی، تجاری و قانونی * * * * فراهمسازی الگوهای مدیریتی همکاری * فراهمسازی اطلاعات و توصیه در زمینه شناخت، اکتساب و بهینهسازی دانش و داراییهای فکری * * * لازم به ذکر است که هر نهاد میانجی با توجه به مأموریتی که دارد، یک یا چند کارکرد از این کارکردها را در نقطه کانونی فعالیت خود قرار میدهد؛ بهعنوان مثال، صندوقهای توسعه فناوری محور فعالیتهای خود را بر کارکردهای تأمین مالی میگذارند و یا دفاتر انتقال فناوری، بر کارکردهای واسطهگری متمرکز هستند."