چکیده:
در میان شاخه های اخلاق حرفه ای، اخلاق پزشکی به دلیل منزلت خاص حرفه پزشکی از جایگاه ویژهای برخوردار است . عدالت یکی از اصول چهارگانه اخلاق زیست پزشکی است که اغلب مترادف با انصاف در نظر گرفته شده و منظور از آن تعهدی اخلاقی برای عمل بر اساس قضاوت های عادلانه در حیط ه پزشکی است . عدالت در اخلاق اسلامی در اصط لاح به معنای قراردادن هر چیز در جای مناسب خویش و دادن حق به میزان استحقاق میباشد. در این مقاله تلاش شده است تا اصل عدالت به عنوان یکی از اصول چهارگانه اخلاق پزشکی، بررسی و در مط العه ای تط بیقی، مزیت ها و چالش های نگاه دین باورانه و نگاه غیر دین باورانه نسبت به عدالت و جایگاه آن در اخلاق پزشکی مورد واکاوی و ارزیابی قرار گیرند. این مقاله مروری حاصل یک مط العه توصیفی است . برای جمع آوری اطلاعات از مط العه کتب معتبر و جستجو در منابع اینترنتی و مقالات مرتبط استفاده شده است . پس از توضیح مفاهیم و مبانی عدالت در اخلاق پزشکی، همچنین اخلاق فضیلت گرای اسلامی، در بررسی تط بیقی، اشتراکها و تفاوت های این دو دستگاه اخلاقی در مسأله مفهوم عدالت بررسی و تبیین میشود. صرف نظر از تأکید اخلاق حرفه ای پزشکی و اخلاق اسلامی بر ضرورت و اهمیت عدالت ، عدالت به مفهومی که در اخلاق اسلامی بر آن تأکید میشود، فراگیرتر از اخلاق پزشکی است . زیرا عدالت در اخلاق پزشکی، برآمده از عدالت اجتماعی است که جز با تدوین قوانین و راهکارهای متناسب و متوازن، قابل دسترسی نیست . اما عدالت به مفهوم دینی آن امری نهادینه شده در درون آدمی و دربرگیرنده تمامی ساحت های فردی و اجتماعی زندگی اوست .
خلاصه ماشینی:
"( تخصیص منابع )تقسیم و توزیع خدمات و امکانات بین مردم و برنامه های موجود( در مراقبت های بهداشتی و درمانی در سه سط ح انجام میشود که هریک از پزشکان با توجه به شرایط و جایگاه اجتماعی خود، همچون پزشک درمانگر، رئیس یک بیمارستان یا سیاست گذار در بخش بهداشت و درمان، میتواند در معرض یک یا چند سط ح از این سط وح باشد: ـ تقسیم امکانات در سط ح کلان )ماکرو( که توسط دولت ها انجام میشود و شامل مسائل ملی، استانی و شهری است .
برای توزیع عادلانه سود و زیان در میان افراد، دست کم چهار پیشنهاد اخلاقی وجود دارد: سودگرایی )utilitarianism( که به بیشترین سود توجه میشود؛ آزادیخواهی )Libertarianism( که میزان حفاظت از حق مالکیت و آزادی افراد، مبنای عدالت انگاری یک عمل است ؛ برابریطلبی )Egalitarianism( که بر اساس آن، نابرابری تنها زمانی مجاز خواهد بود که تمامی افراد از حداقل مزایا بهرهمند باشند؛ جامعه گرایی )Communitarianism( که ارزش های ارائه شده به وسیله جامعه ، راه ارائه عدالت است .
بر اساس این پارادایم که نگاه غالب در اخلاق پزشکی است ، تنها به عدالت در تخصیص منابع درمانی به بیماران، یعنی نقط ه نهایی سیر تبدیل سلامت به بیماری و تأمین درمان و توانبخشی بیماران توجه میشود.
اما عدالت به مفهوم رایج آن در اخلاق پزشکی از این مزیت محروم بوده، بدون داشتن چنین پشتوانه ای و تنها با اتکا به قوانین بشری که برگرفته از تلاش عقلانی انسان ها است ، درصدد تدوین قوانینی است که متضمن ایجاد عدالت در تخصیص منابع باشد، امری که به واسط ه محدودیت های شناختی خرد انسان، از خط اپذیری مصون نیست ."